کوک جریانش چیه

کوک: جریانش چیه

هیچی دوره کار اموزی دنسارو کمکم میکرد

کوک چشماشو ریز کرد و با حالت کیوتی نگاه کرد
حواسم به امضا دادن بود
بعد از ساعت ها باسن پرسی تو ون داشتیم برمیگشتیم
که یونجون پیام داد
احوال پرسی و بگو بخند


هوپی: چیشده تو گوشی ایون می

ایون می همینجوری که به گوشیش نگا میکنه میگه

چیزی نیست یه دوسته

نامی: میشناسیمش؟

شاید...

شوگا: کیه اونوقت؟

کوک: یونجون از تی اکس تی

جیمین: تو از کجا میدونی

کوک: جلوی من ازش وی چتشو گرفت انتظار داری کور باشم؟

جیمین: باش چرا میزنی😐💔


گوشی رو بستم

بسه بسه
نظرتون چیه بریم خرید؟؟

شوگا: آیشش ایون می خرید برای تو لذت داره نه ما

ببند که دوماهه دارم دور دوراتونو تحمل میکنم

شوگا: الان که فکر میکنم ایده خوبیه

ته: کجا بریم؟

از قبل حلش کردم

بلند داد زدن و به راننده گفتم

اجوشییی بریم اونجایی که برات لوکیشن فرستادممم(اجوشی تو کره به مردایی که ازت بزرگ ترن گفته میشه)

اجوشی: حله

بعد چند مین رسیدیم

اول از همه از ون پیاده شدم و نامی زد به شونم


نامی: ایون می حواست به میکاپ خودتو کوک باشه دوتاتونم رو صورتتون زخم داریداا

اوکیه بابا

همه از ون اومدن پایین و رفتیم تو مرکز خریده

خب پسرا بعد اون باسن پرسی چند ساعته میخوام پاهاتونو گرم کنمممم

ته: خلاصه فک کنم منظورش اینه دهنمون صافه


رفتم سمت یه مغازه و پسرا هم پشت سرم اومدن رفتم سمت رگال لباسا که صدای کارمندارو شنیدم


هر هفتاشوننن اینجاننن
-خدایااا چشماممو الان از دست میدممم
برم عکس بگیرمم باهاشوونن؟؟
-یچیزی...کلشون اومدن مغازه زنونه بخاطر یه دختر

سریع همینجوری یه لباس برداشتم

میخوام اینو پروفف کنمممم


امم خانم اون...*با صدای اروم*لباس ز°یره


یه لبخند ملیح زدم به رگال تو دستم نگاه کردم بعد یه ریز نگاه به کارمندا و پسرا کردم
و پشتمو کردم و از مغازه رفتم بیرون

پسرا پشت سرم اومدن صدای خنده ریزشونو میشنیدم

ته بلند گفت: اون مغازه سکشنه(هم زنونه هم مردونه)

هوپی: بریم یه نگا بندازیم..

هممون یه سمت داشتیم لباس نگاه میکردیم چندتا تیشرت برداشته بودم
یه شلوار دیدم و خیلی خوشم اومد تا اینکه دیدم مردونس و شکست روحی خوردم*خیلیا درک میکنن*
به سمت صندوق رفتم که...
دیدگاه ها (۱۱)

ایده فیک دارید اینجا بنویسید🤓🤝🏻سناریو نمینویسم*

رفتم سمت صندوق که حساب کنم لباسارو دادم به صندوق دار و کارتو...

پست جهت سیو🤓استوری بود

فراریم فراریی

چند پارتی نامجون{درخواستی}ویو جین: این اولین باره سره یوری د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط