قصه اینجاست

قصه اینجاست
که شب بود و هوا ریخت بهم
من چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم...😔

#سیمین_بهبهانی
دیدگاه ها (۱)

غلت میزنم شبامو منرو تختی که بوت و میدهاین سرنوشت لعنتیچه خو...

وَقتی به اعتماد کسی تَجاوز کَردی بدون که یه بچه دارِه به اسم...

#پست گذاشتی امروز عشقمو بیرون دیدمدرست اون روزی که کل روزو ت...

روزی که مادر شومدخترم اگر عاشق شد ،حاضرم زندگی ام را بدهم تا...

دل منو بردی کجا؟!

⁨ برو تا بغضم نشکسته❤️‍🩹ببخشمت !؟یعنی دردایی که کشیدم رو بی‌...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط