My attractive vampire P

My attractive vampire🩸🖤 (P20)

و به خودش اومد و بعد رفت اتاق و اروم گرفت و خوابید!

راوی : چند ساعتی گذشت ولی هنوز نصف شب بود و صدای زوزه های گرگ ها از بیرون به صدا اومد و تهیونگ اتاق کار خودش بود و مشغول چند پرونده بود. و اون وقت ا.ت با عرق خوابیده و تکون ول میخورد نکنه چیزی داره تو خوابش میبینه؟!

ا.ت که تو رویاهای خوابش غرق خواب شده بود و حس میکرد که یه نفر بهش چاقو میزد....داشت می‌کشت؟ و صدای جیغ...گریه!
.... : دختره ی عوضی!!!(داد)
اون دختر که برای ا.ت معلوم نبود کی‌ هست به گردنش چاقو میزد.
ا.ت : *در حال فریاد درد چاقو رو گردنش بود*

هنگامی که ا.ت تو خواب مرگ خودش رو دید یهو از ترس با داد جیغ از خواب بیدار شد!!
ا.ت : اهههههه....ههه...سرم...هههه..

از زبان تهیونگ : در حالی که تو اتاق کارم روبه روی اتاقی که ا.ت خوابیده بود در حال بررسی پرونده ها بودم صدای جیغ داد ا.ت رو شنیدم سریع با نگرانی رفتم اتاق ا.ت که دیدم از ترس سرش رو گرفته بود!
سریع به طرف ا.ت دویدم و دستاش از سرش برداشتم و گفتم «چیشده عزیزم؟»
ا.ت از ترس نمیتونست چیزی بگه و به آغوش تهیونگ رفت و همونجا اشک هاش جاری شدن.
ا.ت : تهیونگا...هقق...من...هق...می...ترسم(گریه)
تهیونگ که بی خبر بود آروم دستش پشت موهای ا.ت فرو برد و نوازشش کرد...
تهیونگ : هششش چیزی نیست من کنارتم آروم باش. بهم بگو چی شده.
ا.ت با صدای تهیونگ آروم شده بود و همینطور که تو بغل تهیونگ بود گفت «خواب های بدی میبینم»
تهیونگ با نگرانی گفت : چه خواب هایی؟
ا.ت : نمی‌دونم...خواب هایی که هیچ وقت تو زندگی واقعی واسه من اتفاقی نیفتاده ولی حس میکنم جایی واسم اتفاقی افتاده که من نبودم تو دنیای واقعی.

تهیونگ با شوک چشماش از حدقه زدن بیرون!
تهیونگ : ا.ت اون خواب چی بود؟؟!!
از لحن تهیونگ فهمیدم که واسش خیلی مهم بود گفتم "اون خواب...خوابی بود که یه نفر...بهم تو گردنم چاقو زده بود.."

تهیونگ " از این حرفش به شدت تعجب کردم و چشمام واقعا داشتن از حدقه میزدن بیرون!!!
تهیونگ : اون زن بود یا مرد؟!!
نمی‌دونم چرا این رو ازم میپرسید ولی جوابشو دادم«فکر کنم زن بود ولی چهرش تو خواب نیومد واسش فقط همه چی قرمز می‌دیدم اما دستاش می‌دیدم دستش چاقو بود و بهم با داد و گریه می‌گفت میکشت عوضی"

تهیونگ "از این حرفش فهمیدم که ا.ت داره خواب های زندگی قبلیش میدید و فهمیدم که قاتل ا.ت یه زن بود ولی...اون کی بود؟!
تهیونگ : ا.ت صدای زن چطور بود؟
ا.ت : تهیونگ یادم نمیاد!
تهیونگ : لعنتی!!(زیر لب غرید+)

وقتی فهمیدم تهیونگ جدی بود پس حتما اتفاقی افتاده آروم گفتم...
ا.ت : تهیونگا چرا میپرسی چیزی شده؟
تهیونگ : ا.ت به غیر از این خواب ها خواب دیگه ای هم دیدی ؟
از حرفش خیلی شوکه شدم و سرم واسش کج کردم که چرا میپرسه؟