سناریو

سناریو درخواستی
موضوع:وقتی خواهرشونی و تو گریفیندور میوفتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ریگولوس:تعجب میکنه اما خب کاری از دستش بر نمیاد یکمم ناراحت میشه چون میخواست پیش خودش بمونی و مراقبت باشه اما از همون جا هم مراقبه که کسی اذیتت نکنه.
..........................................
متیو: رگای گردنش بیرون میزنه تحمل نداره حتی یک لحظه ببینه پیش اون گندزاده ها هستی فقط حواسش بهته که چیکار میکنی و به هیچکدوم از اونا مخصوصا هری نزدیک نشی.
............................................
لورنزو: اصلا خوشش نمیاد اما میدونه که درسته خواهرشی اما باهم فرق میکنیم و نمیتونه بزور کاری کنه که بیای پیشش اما همیشه حواسش بهت هست.
.................................
دراکو: ازش یه تکپارتی میزارم
........................................
تام:اون موقع خودشو بی تفاوت نشون میده اما کاملا عصبیه، چند ساعت بعد توی راهرو بهت میگه: اصلا به اینکه چرا رفتی تو این گروه کاری ندارم فرض رو بر این میزارم که یه اشتباه جزعی بوده...اما از الان میگم اگه فقط حتی در حد یک کلمه با گریفیندوری ها حرف بزنی خودم به همشون یه آواکداورا میزنم قسم میخورم... ـ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کدوم بهتر بود؟
سعی میکنم امروز تکپارتی رو بزارم✨