شعر

صحبت از صبح شود رویِ تو آید نظرم
در خیالاتِ خودم جلوه‌ی ماهت نگرم

قلم عاجز شده از رسمِ رخِ زیبایت
محوِ این عشقم و از عشقِ دو عالم بِدَرم ‌
دیدگاه ها (۰)

عکس‌های قدیمی‌مان خیلی گول زننده‌اند، آدم فکر می‌کند در آن ع...

دوست داشتن بعضی آدم‌ها مثل اشتباه بستن دکمه‌های پیراهن است.....

شعر

تیکه کتاب

تا ابد مال تو باشم، تو نرفتن بلدی؟!بلدی تکیه کنم، جا نزنی. ر...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

تقدیم به همه زندگیم:🌸🧿❤💕مثل رگبار ستاره رو تن خشک کویرهلحظه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط