صحبت از صبح شود رویِ تو آید نظرمدر خیالاتِ خودم جلوهی ماهت نگرمقلم عاجز شده از رسمِ رخِ زیبایتمحوِ این عشقم و از عشقِ دو عالم بِدَرم