گناه قلب من بر گردن چشمان زیبایت
......
گناه قلب من بر گردن چشمان زیبایت
تپش های دلم در بند گیسوی پریشایت
نشستهبردلمتیری که از هجر تو میگوید
ز تاک قند لبهایت، کمانین ماه ابرویت
چنانمهوشکهنه مهپارهنهمهنازی و نازی
که ماه و مه رخ و مه جو اسیر قد و بآلایت
عزیزمنتوکزعشقمیگوییسخن چونان
منم مقهور و مدهوش دم گرم مسیحایت
نگاهت آه! آه درد ناکی بود بر قلبم
گناه قلب من بر گردن چشمان زیبایت....
گناه قلب من بر گردن چشمان زیبایت
تپش های دلم در بند گیسوی پریشایت
نشستهبردلمتیری که از هجر تو میگوید
ز تاک قند لبهایت، کمانین ماه ابرویت
چنانمهوشکهنه مهپارهنهمهنازی و نازی
که ماه و مه رخ و مه جو اسیر قد و بآلایت
عزیزمنتوکزعشقمیگوییسخن چونان
منم مقهور و مدهوش دم گرم مسیحایت
نگاهت آه! آه درد ناکی بود بر قلبم
گناه قلب من بر گردن چشمان زیبایت....
- ۴۸۹
- ۱۱ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط