صبح ها را

صبح ها را
لبخندی بچسبانید گوشه لبتان!
دلیلش مهم نیست
اصلا نیازی به دلیل ندارد
لبخند است دیگر،
هفت خان رستم که نیست!

یک لیوان چای تازه دم بنوشید
یک موسیقی خوب برای خودتان پخش کنید
و گذشته و آینده را بگذارید
به حال خودشان
مهم،
همان #صبح،
همان #لبخند،
همان #چای
همان #موسیقیست!

#مهدى_حسن_زاده_تبريزى

💫🎋
دیدگاه ها (۱)

تو عاشقانه ترین فصلی از کتاب منیغنای ساده و معصوم شعر ناب من...

شکوه دولت غم تا ابد نمی ماند خلیج چشم تو در جزر و مد نمی مان...

کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟که تشنه مانده دلم در هوای زم...

مثلِ نسیمی سرزده، آهسته از در تو بیامحضِ پریشان کردنم، شوخ و...

برادر های ناتنی من

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

My Vampire Mate Season 2 part : ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط