کاش میشد پا به پایت از جوانی بگذرم دست تو باشد عصای د

کاش میشد پا به پایت از جوانی بگذرم... دست تو باشد عصایِ دستِ پیری محشر است..... "بی‌تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم"... آه !! این شعر"فریدون مشیری" محشر است...
دیدگاه ها (۱)

با من از شعر نگو . . . از خودت حرف بزن . . . دلتنگ حرف های م...

کجای واژه تو را بنشانم که عطر بهاریت تمام شعر هایم را مات و ...

از من ، فوقش مشتی شعر بماند... از تو اما ، فوج فوج شاعر...

مرا آتش زد و از من دوری کرد ؛ که نسوزد ... مرا سوزاند و از د...

امشباز دنیا یک پنجره ی نیمه بازرو به مهتاب میخواهم!که دست عط...

🌼باز که بیمار صدایت شده‌ام می‌بینی؟من پریشان نگاهت شده‌ام می...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط