مریم تو کجایی که دگر دل به دلم نیست
...
مریم تو کجایی که دگر دل به دلم نیست
ازعشق تودنیا شد اشک فکرخودم نیست
بیتی است نوشتم که دهم بر دل مستت
آندفترشعرمهمه سوختمعولمن نیست
دل دادم و در سوگ غمت جان همه بر باد
کردم همه را نذر تو فریاد رسی نیست
طوفان شد و آن گل بیسبب با رقبا رقت
سرخی لبش زرد شد و با لب من نیست
شعر من غمگین که بر آمد همه از هجر
خواندم همه با اشک ، فریاد رسی نیست
گرمی لب چون شکرت سرخ چو گل ها
هربیتغزلسوختازعشقی کهدگر نیست
بعد از تو دگر شعر نماندهاست و نه شاعر
اینقصه نانخوانده وخطی کهدگر نیست
افسوس از این چشم که در راه تو دادم
دادم به کسی که دمی هم یاد دلم نیست
حالا که چنین قصه به پایان شده غصه
اشکمشدهخونهمدممنخاکودگرچیست
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
https://telegram.me/RomanticPoem
مریم تو کجایی که دگر دل به دلم نیست
ازعشق تودنیا شد اشک فکرخودم نیست
بیتی است نوشتم که دهم بر دل مستت
آندفترشعرمهمه سوختمعولمن نیست
دل دادم و در سوگ غمت جان همه بر باد
کردم همه را نذر تو فریاد رسی نیست
طوفان شد و آن گل بیسبب با رقبا رقت
سرخی لبش زرد شد و با لب من نیست
شعر من غمگین که بر آمد همه از هجر
خواندم همه با اشک ، فریاد رسی نیست
گرمی لب چون شکرت سرخ چو گل ها
هربیتغزلسوختازعشقی کهدگر نیست
بعد از تو دگر شعر نماندهاست و نه شاعر
اینقصه نانخوانده وخطی کهدگر نیست
افسوس از این چشم که در راه تو دادم
دادم به کسی که دمی هم یاد دلم نیست
حالا که چنین قصه به پایان شده غصه
اشکمشدهخونهمدممنخاکودگرچیست
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
https://telegram.me/RomanticPoem
- ۸۹۷
- ۰۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط