دست هایت را می گیرمو باهم به شلوغترین جایی که می شناسم می رویم...میان این همه آدم،که هیچکدامروزشان را با بوسه آغاز نکرده اند،در آغوش می گیرمتمی بوسمت...خدا را چه دیدیشاید دیوانگی مان مسری باشد!