ای پاسخ بی چون و چرای همه ی ما

ای پاسخ بی چون و چرای همه ی ما
اکنون تویی و مسئله های همه ی ما

کو آنکه در این خاک سفر کرده ندارد
سخت است فراق تو برای همه ی ما

ای گریه ی شب های مناجات من از تو
لبخند تو آیین دعای همه ی ما

تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همه ی ما

ای ابر اگر از خانه ی آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همه ی ما

ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه ی ما

گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است
جرمی که نوشتند به پای همه ی ما

در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ی ما
دیدگاه ها (۱)

ماآدم ها قانع نیستیم...ما آدمها محبت که می بینیمدور نمی شویم...

به گلاب گفتم:چه خوشبویی !گفت : گل بودمبه دست روزگار چیده شدم...

خسته ام...ازخود گریزانم...نمی دانم چرا؟غم زده بر جسم بی جانم...

نظری نیست، به حال منت ای ماه، چرا؟سایه برداشت ز من مهر تو نا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط