مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

p

p....25

لیژان اماده شده بودکه دید یوشوشین هنوز اماده نشده
لیژان..چیزی شده چرا اماده نشدی جشن فانوسم نیومده بودی چیزی شده؟

یوشوشین..خب راستش دیروز رفتم بیرون یه گل فروشو دیدم که گلاش منو یاد وانگ انداخت اون همیشه جشن فانوس که میشد برام یه گل شبیه همین گلا میخرید برای همین دلم گرفتو نمیخام بیام

لیژان..اینجوری گفتی منم گریم گرفت پس منم پیشت میمونم

یوشوشین..نه توبرو میخام تنها باسم درضمن دینگ یوشی عصبی میشه

لیژان..باشه میرم ولی بعد اینکه مراسم تموم شد میام پیشت
یوشوشین..باشه ممنونم


نامزدی شروع شد همگی وارد شدن لی مین یه نگاه به شرابی که برای ییبو انداخت دید سر جاشه خب خیالش راحت شد

رقاص ها اومدن ژان و دلربا هر دو نقاب زده بودن ژان لباس سیا داشت و دلربا لباس آبی

همه مهمان ها اومده بودن

ژان چشمش به یه سنگ بزرگ خورد روش نوشته داشت

ژان.. این چیه
یکی از رقاص ها این سنگ الاهی هست نباید بهش توهین کنی هر کس که حتا بهش بد نگاه کنه عدام میشه

ژان.. خب چرا سنگ به این مهمی آوردن اینجا

رقاص ..برای اینکه میخوان عهد ازدواج پیش این سنگ ببندن آخر مراسم چونکه تا حالا کسی که پیش این سنگ عهد ازدواجشو بستن هیچ وقت نمیتونه جدا بشه شنیدم شاهزاده ییبو خودش این سنگ از اواندل آورده

دروغه همش کار چوجینگی هست ییبو دیگه نتونه ازش جدا بشه

ژان ناراحت شد چونکه ییبو میخواد هیچ وقت از اون جدا نشه یعنی اینقد دوسش داره

دینگ یوشی و لیژان اومدن شوکای و لینگه هه قبل اونا رسیده بودن

دینگ یوشی یه چشم قره برای لینگ هه رفت لینگ هه مقابلش همون کارو کرد یه نگاه به لیژان انداخت و یه لبخند زد

و همین کافی بود تا دینگ یوشی عصبی بشه میخواست چیزی بگه که یهویی چشمش به سنگ الاهه افتاد
دینگ یوشی.. این اینجا چیکار میکنه با تعجب و نگرانی

لیژان.. چی مگه چی شده

دینگ یوشی.. اگه ییبو پیش سنگ الاهی پیمان ازدواج ببنده دیگه نمیتونه پیمانشو بشکنه وگرنه مورد خشم الاهی قرار میگیره

لیژان ..حالا میخوایی چیکار کنی داریم زندگی ییبو دستی دستی خراب میکنیم

دینگ یوشی ..میدونستم اون دختره موزی یه جا نمیشینه

لیژان ..خب چیکار کنیم

دینگ یوشی ..کاری از دستمون بر نمیاد مجبوریم فقط تماشا کنیم

اسلاید 2 یوشوشین
اسلاید۳ سنگ الاهی
دیدگاه ها (۸)

استایلشون تو عروسیاسلاید۱. دلربا. ژاناسلاید۲. شوکای لینگ هه...

p...23بعد ارزوهاشون همگی برگشتن به قصر لی مین..هوفف بخاطر ای...

p81جنگ هنوز ادامه داشت در سلیب اتش خسارت های زیادی ب انها وا...

p..86لیژان و دینگ یوشی متوجه خراب شدن هوا شدن باد بدی میوزی...

p88 ژان و دلربا مخفیانه باز از زندان فرار کردن و میخاستن بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط