یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم نماز خواندن پشت سر آقا

یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم نماز خواندن پشت سر آقا مهدی بود️، ما حتی نماز صبح را هم جماعت می خواندیم، اگر یک روز بدون من نماز می خواند ناراحت میشدم و گله میکردم
وقتی مهدی را نمیدیدم مریض میشدم، قلبم درد می گرفت ، سردرد می گرفتم ، ولی وقتی میدیدمش خوب میشدم️، این جور موقع ها می گفت : "فکر کنم مریضی هایت احساسی هست"
زمانی که محمد هادی فرزندم بدنیا آمد ، مهدی #غسل_شهادت انجام داد ، می گفت دوست دارم بچه ام را با غسل شهادت بغل بگیرم، لحظه ای که صدای محمد هادی را موقع بدنیا آمدنش شنیدم تنها دعایی که بعد از ظهور امام عصر (عج) کردم، دعا برای شهادت آقا مهدی بود، نمی دانم چرا آن دعا را کردم، مهدی خیلی در کارهای مربوط به محمدهادی کمکم می کرد ، مثل پروانه دورم می چرخید.
#شهید_مدافع_حرم
#مهـدی_نوروزی
#خاکیان_خدایی
دیدگاه ها (۱)

جوابم منفیهیکی از دوستان نزدیک آقا_مــ‌هدی می گفت:با خانمم ص...

نگاهم کن که چشمانت قشنگ است صدایم کن که دل در سینه تنگ است م...

#مهدی_جان ای پسر فاطمه، نور هدیسبزترین باغ بهار خدابا تو دل ...

هرڪس براے دیده شُدنڪـار نڪنـدخُـدا براے دیده شدنشڪار مےکنـد ...

⁉️ دغدغه شما چیه؟👈 این روزها که دغدغهِ عموم مردم شده باریدن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط