مروری بر فرمایشات امام حسینع از مدینه تا کربلا
43/مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
(ادامه ی پست قبلی)
در همین ساعتها که خبر اسارت فرزند محمد بن بشیر حضرمی (یکی از یاران آن حضرت) به وی رسیده بود ، امام به او فرمود تو آزادی برو و در آزادی فرزندت تلاش بکن .
محمد بن بشیر گفت : به خدا سوگند ! من ابدا دست از تو برنمی دارم ! و این جمله را نیز اضافه نمود که : درندگان بیابانها مرا قطعه قطعه کنند و طعمه خویش قرار دهند اگر دست از تو بردارم.
امام چند قطعه لباس قیمتی بدو داد تا در اختیار کسانی که می توانند در آزادی فرزندش تلاش کنند قرار دهد.
آنگاه که حسین بن علی علیهما السلام این عکس العمل متقابل را از افراد بنی هاشم و صحابه و یارانش دید و آن کلمات و جملاتی که دلیل بر آگاهی و احساس مسؤ ولیت و وفاداری آنان نسبت به مقام امامت است به سمع آن حضرت رسید ، در ضمن اینکه آنها را با این جمله دعا می نمود ((جزاکُمُاللّهُ خیراً)) خدا به همه شما پاداش نیک عنایت کند . به طور قاطعانه و صریح چنین فرمود :
(( من فردا کشته خواهم شد و همه شما و حتی قاسم و عبداللّه شیرخوار نیز با من کشته خواهند شد))
همه یاران آن حضرت با شنیدن این بیان یکصدا چنین گفتند : ما نیز به خدای بزرگ سپاسگزاریم که به وسیله یاری تو به ما کرامت و با کشته شدن در رکاب تو بر ما عزت و شرافت بخشید ، ای فرزند پیامبر ! آیا ما نباید خشنود باشیم از اینکه در بهشت با تو هستیم؟
طبق نقل خرائج راوندی امام پرده را از جلو چشم آنان کنار زد و یکایک آنان محل خود و نعمتهایی که در بهشت برایشان مهیا شده است مشاهده نمودند.
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#عاشورا#زیارت_عاشورا#
(ادامه ی پست قبلی)
در همین ساعتها که خبر اسارت فرزند محمد بن بشیر حضرمی (یکی از یاران آن حضرت) به وی رسیده بود ، امام به او فرمود تو آزادی برو و در آزادی فرزندت تلاش بکن .
محمد بن بشیر گفت : به خدا سوگند ! من ابدا دست از تو برنمی دارم ! و این جمله را نیز اضافه نمود که : درندگان بیابانها مرا قطعه قطعه کنند و طعمه خویش قرار دهند اگر دست از تو بردارم.
امام چند قطعه لباس قیمتی بدو داد تا در اختیار کسانی که می توانند در آزادی فرزندش تلاش کنند قرار دهد.
آنگاه که حسین بن علی علیهما السلام این عکس العمل متقابل را از افراد بنی هاشم و صحابه و یارانش دید و آن کلمات و جملاتی که دلیل بر آگاهی و احساس مسؤ ولیت و وفاداری آنان نسبت به مقام امامت است به سمع آن حضرت رسید ، در ضمن اینکه آنها را با این جمله دعا می نمود ((جزاکُمُاللّهُ خیراً)) خدا به همه شما پاداش نیک عنایت کند . به طور قاطعانه و صریح چنین فرمود :
(( من فردا کشته خواهم شد و همه شما و حتی قاسم و عبداللّه شیرخوار نیز با من کشته خواهند شد))
همه یاران آن حضرت با شنیدن این بیان یکصدا چنین گفتند : ما نیز به خدای بزرگ سپاسگزاریم که به وسیله یاری تو به ما کرامت و با کشته شدن در رکاب تو بر ما عزت و شرافت بخشید ، ای فرزند پیامبر ! آیا ما نباید خشنود باشیم از اینکه در بهشت با تو هستیم؟
طبق نقل خرائج راوندی امام پرده را از جلو چشم آنان کنار زد و یکایک آنان محل خود و نعمتهایی که در بهشت برایشان مهیا شده است مشاهده نمودند.
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#عاشورا#زیارت_عاشورا#
- ۴۰۴
- ۰۲ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط