ت تیرانداز را صدا زدم

تڪ تیرانداز را صدا زدم
گفتم: اوناهاش، اونجاست، بزنش!

اسلحه اش را برداشت،
نشانه گرفت،
نفسش را حبس کرد،
ولے ناگهان اسلحه اش را پایین آورد!

گفتم: چرا نزدے؟
گفت: داشت آب مےخورد....
دیدگاه ها (۱)

☘ ️ سیدرضی (جامع نهج البلاغه) بعد از مرگ مادرش گفت :🌸 بعد ا...

#گشایش 💍 🌸 ✨ داشتن《انگشتر فیروزه》براے گشایش امو و باز شدنگره...

‍ ☘ امام علی (علیه السلام) :🌷 ألصّاحِبُ کَالرُّقْعَةِ فِ...

🔔 مغرور نشویم‼ ️🌺 تکبر، این است که دیگران را کوچکتر از خود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط