وقتی ماه کامل شد پارت۲
شویی:شنیدم قراره همون پسر جذابه امروز بیاد با ارباب معامله کنه
نانا:راست میگی شویی من که خیلی دلم می خام ببینمش تو چی ا/ت
ا/ت:حالا فوقش جذاب باشه که چی؟
نانا:خوب شاید عاشقش شدی
ا/ت:نانا تو فکر کردی قراه پسر آقای پارک که حتی از ارباب خودمون هم پولدارتره میاد عاشق چندتا خدمتکار بشه؟
شویی:راست میگ نانا دیگه کم کم باید دنیای کتاب رو فراموش کنی
نانا:هوم(با ناراحتی جواب داد)
ارباب:ا/ت تو از همه خوشگلتری می خام که خدمتکار شخصی من بشی
ا/ت:چشم ارباب
(۵ساعت بعد)
پسر آقای پارک اومده بود که من قرار بود مشروب ببرم براشون و بالای سر ارباب وایسم و دخترا هم داشتن از خوشگلی پسر آقای پارک حرف میزدن منم از بینشون رد شدم و رفتم سر میز و تعظیم کردم و مشروب هارو گذاشتم روی میز و و همونجا وایسادم .یکم زیر چشمی بهش نگاه کردم واقعا خوشگل بود ولی اون حتی بهم نگاه هم نمی کرد هی بیچاره نانا که عاشق این گودزیلا بی احساس شده
بعد از اینکه به عمارت آقای برونی رسیدم بعد از سلام و احوال پرسی یک خدمتکار برام مشروب آورد ولی من اون مشروبو نخورم چون ممکنه توش سم ریخته باشن ولی بوی اون خدمتکار برام به طرز وحشتناکی آشنا بود چند دفعه نگاهش کردم ولی سرش پایین بود و موهای بلندش روی صورتش ریخته بود و صورتش معلوم نبود
بعد هم رفت و دیگه ازش خبری نشد
نانا:راست میگی شویی من که خیلی دلم می خام ببینمش تو چی ا/ت
ا/ت:حالا فوقش جذاب باشه که چی؟
نانا:خوب شاید عاشقش شدی
ا/ت:نانا تو فکر کردی قراه پسر آقای پارک که حتی از ارباب خودمون هم پولدارتره میاد عاشق چندتا خدمتکار بشه؟
شویی:راست میگ نانا دیگه کم کم باید دنیای کتاب رو فراموش کنی
نانا:هوم(با ناراحتی جواب داد)
ارباب:ا/ت تو از همه خوشگلتری می خام که خدمتکار شخصی من بشی
ا/ت:چشم ارباب
(۵ساعت بعد)
پسر آقای پارک اومده بود که من قرار بود مشروب ببرم براشون و بالای سر ارباب وایسم و دخترا هم داشتن از خوشگلی پسر آقای پارک حرف میزدن منم از بینشون رد شدم و رفتم سر میز و تعظیم کردم و مشروب هارو گذاشتم روی میز و و همونجا وایسادم .یکم زیر چشمی بهش نگاه کردم واقعا خوشگل بود ولی اون حتی بهم نگاه هم نمی کرد هی بیچاره نانا که عاشق این گودزیلا بی احساس شده
بعد از اینکه به عمارت آقای برونی رسیدم بعد از سلام و احوال پرسی یک خدمتکار برام مشروب آورد ولی من اون مشروبو نخورم چون ممکنه توش سم ریخته باشن ولی بوی اون خدمتکار برام به طرز وحشتناکی آشنا بود چند دفعه نگاهش کردم ولی سرش پایین بود و موهای بلندش روی صورتش ریخته بود و صورتش معلوم نبود
بعد هم رفت و دیگه ازش خبری نشد
- ۵.۳k
- ۰۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط