پارت
پارت ۱۵
تهیونگ سرش رو میبره توی گردن ات و میبینه ات داره گریه میکنه اشکاش از رو گونش میاد پایین ( تهیونگ ات رو از پشت بغلم کرده)
ات:تهیونگ بس کن بزار با خودم کنار بیام با کاری که تو باهام کردی فکر نکنم بتونم از جام بلند شم لطفا دست از سرم بردار
تهیونگ همچنان داشت شکم است رو ماساژ میداد ات حالش بهتر شده بود دلدردش کم شده بود همونجا خوابش برد
توی بغلم تهیونگ چریخید رفت تو بغلش تهیونگم دستاشو باز گرده بود منتظر بود تا ات بچره و بغلش کنه
تهیونگ یه پوزخند زد
تهیونگ : تا پنج دقیقه پیش پسم میزد حالا تو بغلم خوابیده 😏 ( تو دلش)
ات بعد ۲ ساعت بیدار شد دید تو بغله تهیونگه دیگه دلش درد نمیکرد
تهیونگ فهمید ات بیدار شده
تهیونگ : بیبی گرلم
دختر نازم
خوبی؟
دلت درد داره هنوز؟
ات: چی شده؟
نه به دیشبت که رحم نداشته ناز کشیدن بلد نبودی نه به امروزت که از صبح یه سره داری ناز میکشی
تهیونگ من خوبم منم دوست دارم ولی من ابزار تو نیستم این و بفهم من حتی لباسامم دست خودم نیست دست کمپانیه
تهیونگ من دخترم دخترِ تو ولی دلیل نمیشه که هرکاری میخوای با من بکنی
تهیونگ: میدونم گرلم میدونم قول میدم دیگه کاری باهات نکنم( اره جون عمت)
تهیونگ ات رو از رو تخت بلد میکنه میبره سمت اشپزخونه که .........
خب دیگه بسه
میخوام شرطا رو بیشتر کنم
۴ فالو
۱۶لایک
تویی که لایک میکنی خب با اون دست شکستت کامنتم بزار
تویی که میای میبینی میری خبرت فالو هم نمیکنی خب لایک کن حداقل
بازدید: ۹۸۷
لایک:۱۳
فالور: ۱۱۲
اینا باهم جورن نه اینا باهم جورننننن؟؟؟،،،؟؟؟🙄🙄🙄
تهیونگ سرش رو میبره توی گردن ات و میبینه ات داره گریه میکنه اشکاش از رو گونش میاد پایین ( تهیونگ ات رو از پشت بغلم کرده)
ات:تهیونگ بس کن بزار با خودم کنار بیام با کاری که تو باهام کردی فکر نکنم بتونم از جام بلند شم لطفا دست از سرم بردار
تهیونگ همچنان داشت شکم است رو ماساژ میداد ات حالش بهتر شده بود دلدردش کم شده بود همونجا خوابش برد
توی بغلم تهیونگ چریخید رفت تو بغلش تهیونگم دستاشو باز گرده بود منتظر بود تا ات بچره و بغلش کنه
تهیونگ یه پوزخند زد
تهیونگ : تا پنج دقیقه پیش پسم میزد حالا تو بغلم خوابیده 😏 ( تو دلش)
ات بعد ۲ ساعت بیدار شد دید تو بغله تهیونگه دیگه دلش درد نمیکرد
تهیونگ فهمید ات بیدار شده
تهیونگ : بیبی گرلم
دختر نازم
خوبی؟
دلت درد داره هنوز؟
ات: چی شده؟
نه به دیشبت که رحم نداشته ناز کشیدن بلد نبودی نه به امروزت که از صبح یه سره داری ناز میکشی
تهیونگ من خوبم منم دوست دارم ولی من ابزار تو نیستم این و بفهم من حتی لباسامم دست خودم نیست دست کمپانیه
تهیونگ من دخترم دخترِ تو ولی دلیل نمیشه که هرکاری میخوای با من بکنی
تهیونگ: میدونم گرلم میدونم قول میدم دیگه کاری باهات نکنم( اره جون عمت)
تهیونگ ات رو از رو تخت بلد میکنه میبره سمت اشپزخونه که .........
خب دیگه بسه
میخوام شرطا رو بیشتر کنم
۴ فالو
۱۶لایک
تویی که لایک میکنی خب با اون دست شکستت کامنتم بزار
تویی که میای میبینی میری خبرت فالو هم نمیکنی خب لایک کن حداقل
بازدید: ۹۸۷
لایک:۱۳
فالور: ۱۱۲
اینا باهم جورن نه اینا باهم جورننننن؟؟؟،،،؟؟؟🙄🙄🙄
- ۱۵.۷k
- ۰۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط