فساد محمدرضا پهلوی رفیقههای یک شبه و چند شبه فراوانی

فساد محمدرضا پهلوی(3) «رفیقه‌های یک شبه و چند شبه فراوانی داشت که معرف آنها اشرف خواهرش و عبدالرضا برادرش بودند. اینها بیشتر از رده میهمانان خارجی هواپیماییها بودند.» شاه در این دوره علاوه بر مراوده با میهانداران موطلایی اروپایی به عشق دختران آمریکایی نیز مبتلا شده بود. «در مسافرتهایش به آمریکا هم زنهای متعددی را می‌دید که دولو به او معرفی می‌کرد.»(۹۵) شاه کم کم عاشق ستاره‌های سینمایی و ملکه‌های زیبایی می‌شد و با هزینه‌های سرسام‌آور به مراد می‌رسید.

ارتشبد فردوست که خود یکی از دلالان فساد محمدرضا بود، می‌گوید: در مسافرت شاه به نیویورک «من دو نفر را به محمدرضا معرفی کردم، یکی گریس کلی بود که در آن زمان آرتیست تئاتر بود و دو بار با او ملاقات [کرد] و محمدرضا به وی یک سری جواهر به ارزش حدود یک میلیون دلار داد.

این زن بعداً همسر پرنس موناکو شد … نفر دوم یک دختر آمریکایی ۱۹ ساله بود که ملکه زیبایی جهان بود … چند بار با محمدرضا ملاقات کرد و به او نیز یک سری جواهر داد که حدود یک میلیون دلار ارزش داشت.»

گیتی معشوقه ای پر خرج

معرف‌ترین معشوقه‌های شاه در این دوره گیتی خطیر بود که در آستانه ازدواج با فرح «حدود یک میلیون تومان پول نقد و همین حدود جواهر به او داده شد و راهی رم شد.»

باز شاه در سال ۱۳۳۸ برای به دنیا آوردن ولیعهد با فرح ازدواج کرد. با این که سن شاه در این دوره به کهولت می‌رفت، اما در فساد هر روز بدتر از گذشته می‌شد. در همین دوره بود که افراط محمدرضا در زن‌بارگی موجب تیرگی روابط شاه وفرح شد.

شاه و دربار بدون توجه به موقعیت ملت و مملکت جلافت را به حدی رسانده بودند که با مؤسسات فساد جنسی در اروپا رابطه برقرار کردند. یکی از این مؤسسات، مؤسسه مادام کلود، «یکی از موفق‌ترین و معتبرترین شبکه‌های دختران تلفنی در پاریس» بود. این مؤسسه بود که دختری به نام «آنژ» را به شاه معرفی کرد.

او با هواپیما به ایران آمد و مورد استقبال یکی از کارمندان وزارت خارجه قرار گرفت و در هتل هیلتون در یک سوئیت ساکن شد. سه روز آداب حضور نزد شاه را به وی آموختند،«وقتی شاه آنژ را دید، به قدری از او خوشش آمد که او را در تهران نگه داشتند».

اما او از زندگی در تهران خوشش نیامد، بعد از شش ماه هنگامی که قصد بازگشت را نمود به او اخطار کردند که «تو نمی‌توانی از اینجا بروی، اعلیحضرت از تو خوشش می‌آید». ولی سرانجام او موفق شد ایران را ترک گوید.

مراوده شاه و دربار با این مؤسسه ادامه داشت، این مؤسسه «برای شاه و مقامات دربار صدها دختر به تهران می‌آورد، همه‌ی این‌ها عادی می‌نمود و بخشی از سبک زندگی پهلوی‌ها به شمار می‌رفت». ولی ناگهان در ایران یک خبر عشقی از شاه منتشر شد و سپس کاخ شاه را نیز متشنج کرد.

«در اوائل سالهای ۱۹۷۰ (۱۳۵۰) در دربار و بازار زمزمه‌هایی رواج یافت حاکی از اینکه شاه عاشق شده است. آن هم نه عاشق یک دختر اروپایی، بلکه یک دختر نوزده ساله ایرانی با موهایی که به رنگ طلا بود. می‌گفتند نامش گیلدا است.»
دیدگاه ها (۱)

رئیس کل تشریفات دربار دستور داد برچسب‌های شناسایی چمدان‌ها، ...

۶ آذر ۱۳۵۲: امیرعباس هویدا بزرگترین لایحه بودجه تاریخ ایران ...

بسم الله.شاه در یکی از فعالیت های خود که ادامه عملکرد پدرش د...

.

✅راستی آزمایی سردار طلایی، نایب رئیس سابق شورای شهر تهران: ت...

🔻کری‌خوانی حامیان رای دوم تبریز با ۷ درصد آراء برای رای دوم ...

📹🔺با پیشنهاد یک شهروند قمی مشکل دامداران و مرغداران کشور برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط