Season Nightmare of Love
Season✨️3 _ Nightmare of Love💖✨️
Part136
تهیونگ ویو
بعد از این که از اتاق اومدم پایین با اعضا نشسته بودم که یه دفعه برام پیام اومد...
گوشی رو باز کردم و لا اسم جیمین رو به رو شدم...پیام رو باز کردم
" ته خونه رو خالی کنید"
با حرفش خندم گرفت خونه خالی 😂
" تهیونگ: جیمین شی...من بقیه رو ناهار میبرم بیرون ولی بعد پولش رو ازت میگیرم
جیمین: باشه شما برین من پولش رو میدم
تهیونگ: خوش بگذره😈
جیمین: میگذره
تهیونگ: خونه خالی در خدمت شما
جیمین: ممنون"
بعد چند ساعت تو خیابون گشتن برگشتیم خونه...در رو باز کردیم که سویون تو بغل جیمین نشسته بود...
کوک: نونا...هیونگ...این جا چه خبره؟
سویون: ما بام قرار میزاریم
جین: اووووووو که اینطور...
کوک: جیمین شیییییی...باید شیرینی بدی بهمون...
جیمین: دادم دیگه
کوک: چی دادی؟
جیمین: شامی که میل کردید
کوک: اونو که ته حساب کرد
جیمین: ته پولش رو ازم میگیره
کوک: نه این قبول نیست...خودتون که نبودین...
جیمین: عوضی من این همه پول خرج کردم
تهیونگ: اونو که برا یه چی دیگه خرج کردی...
کوک: برا چی خرج کرد...
جیمین: خفه شو ته...
تهیونگ: میخوام بگمممم
جیمین: گوه خوردی...
تهیونگ: بچه ها شما امشب به حساب جیمین...
جیمین: ته خفه شو
تهیونگ: اینو شامو برا این داد که...
سویون: کیم تهیونگ تمومش کن(عصبی)
تهیونگ: اوه اوه اوه چشم پارک سویون...
کوک: پارک؟
جیهوپ: وایسا این چیزا خیلی مشکوکه
یونگی: این که بیای خونه دو نفر رو ببینی که تو بغل هم نشستن تازه موهای جفتشون هم خیسههههه
کوک: اووو مارو فرستادن نخد سیا...
جیهوپ: جیمین پول شام رو داد که ما بریم...
تهیونگ: و خونه رو خالی کنیم...
سویون که از خجالت سرخ شده بود سرش رو گذاشت روی سینه جیمین و خودش رو قایم کرد....
....
ادامه دارد....
Part136
تهیونگ ویو
بعد از این که از اتاق اومدم پایین با اعضا نشسته بودم که یه دفعه برام پیام اومد...
گوشی رو باز کردم و لا اسم جیمین رو به رو شدم...پیام رو باز کردم
" ته خونه رو خالی کنید"
با حرفش خندم گرفت خونه خالی 😂
" تهیونگ: جیمین شی...من بقیه رو ناهار میبرم بیرون ولی بعد پولش رو ازت میگیرم
جیمین: باشه شما برین من پولش رو میدم
تهیونگ: خوش بگذره😈
جیمین: میگذره
تهیونگ: خونه خالی در خدمت شما
جیمین: ممنون"
بعد چند ساعت تو خیابون گشتن برگشتیم خونه...در رو باز کردیم که سویون تو بغل جیمین نشسته بود...
کوک: نونا...هیونگ...این جا چه خبره؟
سویون: ما بام قرار میزاریم
جین: اووووووو که اینطور...
کوک: جیمین شیییییی...باید شیرینی بدی بهمون...
جیمین: دادم دیگه
کوک: چی دادی؟
جیمین: شامی که میل کردید
کوک: اونو که ته حساب کرد
جیمین: ته پولش رو ازم میگیره
کوک: نه این قبول نیست...خودتون که نبودین...
جیمین: عوضی من این همه پول خرج کردم
تهیونگ: اونو که برا یه چی دیگه خرج کردی...
کوک: برا چی خرج کرد...
جیمین: خفه شو ته...
تهیونگ: میخوام بگمممم
جیمین: گوه خوردی...
تهیونگ: بچه ها شما امشب به حساب جیمین...
جیمین: ته خفه شو
تهیونگ: اینو شامو برا این داد که...
سویون: کیم تهیونگ تمومش کن(عصبی)
تهیونگ: اوه اوه اوه چشم پارک سویون...
کوک: پارک؟
جیهوپ: وایسا این چیزا خیلی مشکوکه
یونگی: این که بیای خونه دو نفر رو ببینی که تو بغل هم نشستن تازه موهای جفتشون هم خیسههههه
کوک: اووو مارو فرستادن نخد سیا...
جیهوپ: جیمین پول شام رو داد که ما بریم...
تهیونگ: و خونه رو خالی کنیم...
سویون که از خجالت سرخ شده بود سرش رو گذاشت روی سینه جیمین و خودش رو قایم کرد....
....
ادامه دارد....
- ۸.۱k
- ۲۹ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط