با تو گاهی قهر وگاهی نیز سازش میکنم

با تو گاهی قهر وگاهی نیز سازش میکنم
من تمام راه ها را آزمایش میکنم

گاه وقتی نیستی از روی عادت میروم
روبه روی آینه خود را نوازش میکنم

بی محلی کردنت افسرده ام کرده ولی
در دل خود، این غرورت را ستایش میکنم

چشمشان شور است ادم ها بدون چشم زخم
پای در هرمجلس مگذار خواهش میکنم

دیگری را دوست داری، باشد اما او اگر
بشنوم یک آن تو را آزرده شورش میکنم

گفتی اشعارت غم انگیز است وگفتم تازه من
خوش ترین ها را برای تو گزینش میکنم...
دیدگاه ها (۱)

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانیچون باد سحرگاهم در بی سر و ...

حتما که نباید هر روز گریه کرد.گاهی هم میشود به جای گریه کردن...

ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچصبر کم و بی تابی بسیار و دگ...

دیر کردی نازنینم کم کم آذر میرسدعمر آبان ماه هم دارد به آخر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط