پارت

پارت ۳۶
کوک:بریم غذه درست کنیم
ات:بریم
ات و کوک رفتن تو آشپزخونه و باهم غذا درست کردن در حین اینکه غذا درست میکنن باهام شوخی های میکنن که کل آشپزخونه کثیف میشه
یک ساعت بعد
ات:آخی بلخره غذا آماده شد
کوک:اوهوم بیا الان آشپزخونه رو تمیز کنیم
ات: باشه
کوک و ات شروع کردن به جمع کردن آشپزخونه
بعد از نیم ساعت کار کردن تو آشپزخونه میز رو چیدن تا غذا رو بخورن
پرش به بعد از غذا
ات:اوممم میگم کوک میشه شب بریم بار
کوک:نه(اعصبی)
ات:چرا
کوک:چون میگم نه
ات :قول میدم از کنارت تکون نخورم
کوک:خیلی خب برو اماده شو تا بریم خرید
ات:وایی مرسی خرگوش کوچولو
گونه کوک رو میبوسه
کوک:برو اماده شو فرشته من(خنده)‌
ات:باشه عشقم
خلاصش میکنم
کوک و ات اماده میشم و میرن خرید ات یه لباس بلند که از کنار چاک داره به اسین های کوتاه سیاه میخره همراه کیف و کفش سیاه
کوک هم به کت و شلوار مشکی میخره با یه ساعت
و میرن خونه تا برای بار اماده بشن
پرش به بار
ات ویو
بوی الکل و سیگار کل محوطه بار رو پوشونده بود صدای موزیک بلند و گوش خراش بود منو کوک به سمتی که از میزها رفتیم که گارسون اومد
گارسون:چی میل دارید
کوک:یه لیوان ویسکی ۵۰درصد و یه لیوان آب میوه
گارسون:بله
ات :حتما آب میوه هم برای منه
کوک:دقیقا
ات:هوفففففف
‌که _________________________
دو بار گذاشتم ولی نیومد
حمایت نکنید دیگه ادامه نمیدم ها خود دانید
۸۲۰تایی شدیم
حمایت کنید
دیدگاه ها (۵۸)

پارت۳۷که یه دختر مست اومد سمت میزموندختره: اوففف چه جذابیکوک...

پارت ۳۸کوک دستم رو کشید و به سمت ماشین بردم ات:داری چیکار می...

پارت۳۶پرش به فردا ات ویو از خواب بلند شدم بغل کوک بودم نگاه ...

پارت ۳۵پ.ب:دخترم یادت رفته که چه کاری باهات کرده ها تو بخاطر...

هنرمند کوچولوی من

هنرمند کوچولوی من

هنرمند کوچولوی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط