دانش آموز جدید پارت ۳

نگاه متعجبی بهش کردم و گفتم
_ بله؟...منظورتو متوجه نمیشم
اخماش رفت توی هم وبا داد و عصبانیت جوابمو داد
= یاااا... سرت مثل سنگ سفت بود و خورد به سینم ... میخواستی درد نگیره؟؟؟ در قبالش
چی بهم میدی؟؟؟
لبخندی زدم و مالیم گفتم
_ خب....واقعاً متاسفم....واقعاً فکر نمیکردم کلم انقدر سفت باشه و اینکه.....چیز خاصی مد
نظرت هست برای جبران کردن؟
= شنیدم پدرت رئیس جمهوره
بزور جلوی خندمو گرفتم
_ خب؟
= باید خیلی پولدار باشی
_ این مسئله.....چه ربطی به شغل پدرم داره؟
ی لحظه کالفه شد و با قیافه پوکر جوابمو داد
= هی...پدرت کشور رو اداره میکنه...البد پول پارو میکنه...
حرفشو قطع کردم تا بیشتر از این دوچار سوء تفاهم نشه
_ صبر کن ی لحظه ... آره خونواده ی پولداری دارم ... ولی پدرم تقریباً کل درآمدش از
شرکت داروسازیشه...رئیس جمهوره و به اندازه ای که همیشه توی رسانه ها گفته حقوق
میگیره....و حاال جدا از این حرفا...االن خواستت اینه که مثل تو فیلما پول زیادی بهت بدم؟
مثال 1 میلیون دالر؟
جمله آخرم رو با خنده ی مسخره مانندی گفتم
= ولی من نگفتم پول میخوام
_ خب پس زود تر خواستت رو بگو تا کل مدرسه با نگاهاشون مارو نخوردن
به محض اینکه این حرف رو زدم همه ی بچه های داخل حیاط به خودشون اومدن به کار
خودشون مشغول شدن. واقعاً باید یجوری از رو مینداختمشون...هانا هم رفت پیش دخترا و
با هم دیگه مارو میپاییدن. اگه این کارو نمیکردن تعجب میکردم

شرط
لایکا بالای ۳۰:
دیدگاه ها (۲۲)

دانش آموز جدید پارت ۴

دانش آموز جدید پارت ۵ بیرون. رفتم سمتشون. سول هی ی نیشخند شی...

دانش آموز جدید پارت ۲

دانش آموز جدید پارت ۱

#رئیس پدرم#PART_10به صورتش نگاه کردم با حرص گفتمته.خیابونی خ...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۳رفتم سمت اتاق کارم نشستم پشت میز و...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط