درد سنگین سینه غمگین باز هم اشعار عشق

درد سنگین , سینه غمگین .. باز هم اشعار ِ عشق
مانده ام انگشت بر لب , روز و شب در کار ِ عشق

عین و شین و قاف را , بالا و پائین کردم و
عاقبت هم در نیاوردم , سَر از اسرار عشق



https://t.me/joinchat/Bywr4QohSOHUSATn-Ws5Mw
دیدگاه ها (۱۰)

من اگر شعر به دادم نرسد  می میرمبا خودم  با همه دنیای خودم  ...

بهش گفتم: «می ترسم. می‌ترسم یه روزی بیاد که حضورت رو احساس ن...

عاصی شدم ، بریده ام از اینهمه عذاباز گریه های هر شبه ام بین ...

💕 قسم به عطر گل مریم و شب و باران دوشنبه ها دوبرابر ندارمت ا...

..... ز #دانایان بوَد این نکته مشهورکه #دانش در کُتب، داناست...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط