هر وقت گریهت گرفت گریه کن

"هر وقت گریه‌ت گرفت، گریه کن!"


همه‌ی عقده‌ها، گره‌ها، غبارها و دردهای کهنه‌ی وجودمان، به‌خاطر این است که فرصت بروز احساس متناسب با موقعیت را نداشته‌ایم.
احساسی که به‌موقع بروز نکند، بیرون نریزد، نشان‌ داده نشود، می‌ماسد و درد می‌شود. ردّ زخمش می‌ماند روی دل و با کوچکترین تلنگری سر باز می‌کند.
.
هیچ بغضی را نخورید، رها کنید که اشک شود.
اگر دلتان گرفته گریه کنید.
اگر دلتنگید، بروید ببینیدش، اگر نمی‌شود زنگ بزنید، اگر نمی‌شود پیام بدهید، اگر نمی‌شود از دور سلامش کنید و بسپارید به باد‌.
اگر حرف دارید، بزنید. گیرم شما را نمی‌فهمند؛ لااقل حرف توی گلویتان گیر نکرده، راه نفستان را نبسته.
اگر فریادتان می‌آید بیابانی پیدا کنید و فریاد بزنید. اگر بیابان ندارید، اگر چاهی ندارید که سر فرو ببرید به فریاد؛ صورتتان را فشار بدهید به بالش و فریاد بزنید. می‌شود. امتحان کرده‌ام!
.
احساستان را انکار نکنید، احتکار نکنید. خرج کنید. آزاد کنید.
احساسِ مانده کپک می‌زند!
دیدگاه ها (۷)

گفت وقتی شرم داشته باشی از امیدوار زیستن، بدان که منتهای ‌تج...

آدم‌ها را از دوست داشتنمان، خسته نکنیمآدم‌ها را از مهربانی پ...

عاشقیت هم آموزش می‌خواهد؛ عاشقیت هم بلد شدن می‌خواهد...ما را...

آغوش، فلسفیدن جسم است در برابر هجوم بی‌معنایی.صاحب زیباترین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط