تنهایی ام با

تنهایی ام با
غربتِ این شهر هماهنگ است..
خیابان ها
به اندازۀ افکارم کش می آیند و
ماشین ها
روی بی کسی ام ترمز می کنند..
و من
درجا می خورم
هر روز در این شهر سیمانی.. که
تنهایی ام را بد می فهمد
آنقدر که درکِ عابرانش از عشق
همیشه به تختخواب ها قد می دهد..

تهران یعنی
تنهایی ات را
از لام ِخیابان ها تا کام ِ آدم هایی لِفت دهی که
دست آغوششان
به هر هوسی جز عشق آلوده است..


#حمیدرضا_هندی



#دلنوشته_های_کوچه_پشتی
https://telegram.me/joinchat/BYIBETypQYYlvvnrZeAdZA
دیدگاه ها (۷)

به شجره نامه لب هایت قسم تاهفت پشت بوسه هایی کهدر سیمای شعر ...

آرامم..! دارم به‌خیالِ تو راه می‌رومبه‌حالِ تو قدم می‌زنمآرا...

با احترامبه اعتصاب کلاغ هادر دموکراسی سیم های برقدلگیری غروب...

برای حضرت مادرخدا رادر نگاهِ زنی به جا آوردم کهخیر ندیدۀ عشق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط