عشق اغیشته به خون
عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۶۷
داد زد و چشم به هانگول دوخت .. هانگول عصبی و تند گفت : نیازی به این ابرو بردن من نبود .. الآن کله دنیا راجبم حرف میزنه
مین جی : تو یکی ساکت .. مگه تو نبودی که میخواستی - خندید و ادامه داد - که معروف بشی حالا هم به لطف آبجی کوچیکه خودت
هانگول با بغض و بلند داد زد : دختره هرزه میدونی چه بلایی سرم آوردی ..
مین جی عصبی تر داد زد : تو یکی ببیند مگه تو نبودی با هانول و ای چون دست به یکی کردی منو به کام کتک به شوهر خودم فرستادی.. ها ..- دست به سینه شد - اینم روش ..
هانگول: دختره احمق.. درسته که جیمین منو میفرسته خارج از کشور .. ولی کارم با تو تموم نشده .. تهیونگ ازت میگیرم .. مثل الان که گرفتم
مین جی پوزخند زد ولی عصبی گفت : اون تهیونگ منه شوهرم .. مراقب حرف زدنت باش ..
هانگول: فکردی .. تو حالت مانیا .. عاشق کیه .. ها .. خوب معلومه عاشق من .. همیشه وقتی تو باهاش دعوا میکنی تو حالت مانیا میاد پیش منع ..
قلبش شکست یا این در گوش مین جی بود .. پلک زد و جوری تظاهر کرد : فکردی نمیدونم .. ها .. برای همینه که ترو از این اطراف نه از این کشور هم میندازمت بیرون ..
هانگول: مینـ..
مین جی : دیگه ساکت .. گمشو بیرون .. زود ..
هانگول اخم کرد سپس انگشت اش را بالا آورد آن هم خطاب به تهدید : گوش بده مین جی اون کوه ای که پشته تو هستش رو داغون میکنم ..
مین جی اخم کرد : بفرمایید..
هانگول با گام های محکم از باشگاه خارج شد .. مین جی با عصبانیت هندزفری را در گوشش گذاشت .. محکم مشت اول را زل به کیسه بکس زمزمه کرد ٫ برو به درک ٫ مشت دوم را تند تر زد ٫ هانگول تو تمومی ٫ مشت سومش جوری محکم بود که میشه بکس به حدی عقب رفت ٫ نوبته دومین فرد ای چون ٫
تهیونگ: اوخییی پیشیت گم نشه یه وقت ..
صدای از زیر آهنگ به گوشش خورد .. اخم کرد و با دستش کیس بکس را گرفت به اطراف گیچ نگاه کرد
تهیونگ از تاریکی بیرون آمد سپس دست به سینه ایستاد مین جی با چشم های گشاد زیر نظر خودش گرفت , شلوار گشاد و تیشرتی که دور کمرش بسته بود و یک پیراهن سرمی رنگ ..
مین جی تند هندزفری را از گوشش برداشت و دستکش هایش را کشید : کیم تهیونگ ؟ اینجا رو. از کجا پیدا کردی ؟
تهیونگ سری از طرفین تکون داد : به شوهرت میگی کیم تهیونگ ؟
مین جی خندید : پس چی بگم لی تهیونگ ؟ ..
تهیونگ اخم کرد سپس به اطراف نگاه کرد درست بود که در سخنان خود ضایع شد ولی برای عوض کردن جو تند گفت : اینجا ورزش میکنی ... آیش خیلی تاریکه
مین جی بیحال چرخید و مشغول دستکشهای خودش شد : برو بیرون
تهیونگ اجبار کنار کیس بکس ایستاد : برم . ولی من که تازه اومدم ..
مین جی بی واکنش پرسید : آقای مانیا ؟
تهیونگ خبیث خندید: نه آقای تهیونگ.. مین جی به یاد سخنان هانگول افتاد .. پلک زد و با خشم گفت ؛ گمشو دیگه ..
پارت ۱۶۷
داد زد و چشم به هانگول دوخت .. هانگول عصبی و تند گفت : نیازی به این ابرو بردن من نبود .. الآن کله دنیا راجبم حرف میزنه
مین جی : تو یکی ساکت .. مگه تو نبودی که میخواستی - خندید و ادامه داد - که معروف بشی حالا هم به لطف آبجی کوچیکه خودت
هانگول با بغض و بلند داد زد : دختره هرزه میدونی چه بلایی سرم آوردی ..
مین جی عصبی تر داد زد : تو یکی ببیند مگه تو نبودی با هانول و ای چون دست به یکی کردی منو به کام کتک به شوهر خودم فرستادی.. ها ..- دست به سینه شد - اینم روش ..
هانگول: دختره احمق.. درسته که جیمین منو میفرسته خارج از کشور .. ولی کارم با تو تموم نشده .. تهیونگ ازت میگیرم .. مثل الان که گرفتم
مین جی پوزخند زد ولی عصبی گفت : اون تهیونگ منه شوهرم .. مراقب حرف زدنت باش ..
هانگول: فکردی .. تو حالت مانیا .. عاشق کیه .. ها .. خوب معلومه عاشق من .. همیشه وقتی تو باهاش دعوا میکنی تو حالت مانیا میاد پیش منع ..
قلبش شکست یا این در گوش مین جی بود .. پلک زد و جوری تظاهر کرد : فکردی نمیدونم .. ها .. برای همینه که ترو از این اطراف نه از این کشور هم میندازمت بیرون ..
هانگول: مینـ..
مین جی : دیگه ساکت .. گمشو بیرون .. زود ..
هانگول اخم کرد سپس انگشت اش را بالا آورد آن هم خطاب به تهدید : گوش بده مین جی اون کوه ای که پشته تو هستش رو داغون میکنم ..
مین جی اخم کرد : بفرمایید..
هانگول با گام های محکم از باشگاه خارج شد .. مین جی با عصبانیت هندزفری را در گوشش گذاشت .. محکم مشت اول را زل به کیسه بکس زمزمه کرد ٫ برو به درک ٫ مشت دوم را تند تر زد ٫ هانگول تو تمومی ٫ مشت سومش جوری محکم بود که میشه بکس به حدی عقب رفت ٫ نوبته دومین فرد ای چون ٫
تهیونگ: اوخییی پیشیت گم نشه یه وقت ..
صدای از زیر آهنگ به گوشش خورد .. اخم کرد و با دستش کیس بکس را گرفت به اطراف گیچ نگاه کرد
تهیونگ از تاریکی بیرون آمد سپس دست به سینه ایستاد مین جی با چشم های گشاد زیر نظر خودش گرفت , شلوار گشاد و تیشرتی که دور کمرش بسته بود و یک پیراهن سرمی رنگ ..
مین جی تند هندزفری را از گوشش برداشت و دستکش هایش را کشید : کیم تهیونگ ؟ اینجا رو. از کجا پیدا کردی ؟
تهیونگ سری از طرفین تکون داد : به شوهرت میگی کیم تهیونگ ؟
مین جی خندید : پس چی بگم لی تهیونگ ؟ ..
تهیونگ اخم کرد سپس به اطراف نگاه کرد درست بود که در سخنان خود ضایع شد ولی برای عوض کردن جو تند گفت : اینجا ورزش میکنی ... آیش خیلی تاریکه
مین جی بیحال چرخید و مشغول دستکشهای خودش شد : برو بیرون
تهیونگ اجبار کنار کیس بکس ایستاد : برم . ولی من که تازه اومدم ..
مین جی بی واکنش پرسید : آقای مانیا ؟
تهیونگ خبیث خندید: نه آقای تهیونگ.. مین جی به یاد سخنان هانگول افتاد .. پلک زد و با خشم گفت ؛ گمشو دیگه ..
- ۱.۴k
- ۰۶ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط