یک اشتباه و یک دهه در خود فرو شدن

یک اشتباه و یک دهه در خود فرو شدن
با نیش خند آینه ها روبرو شدن

این سهم یا سزای تو-اما،جزای من
محکوم تا همیشه ی راز مگو شدن

حتی به رستخیز زبان وا نمیکنم
آسوده باش،نیست مرامم دورو شدن

ده سال با دروغ تو خوش بود حال من
حالا چه سود میبری از راستگو شدن

ایهام و استعاره و تمثیل و نقطه چین
آسان که نیست شاعر چشمان او شدن! 🌼💙

#محمد_علی_بهمنی
دیدگاه ها (۶)

حالا که رفته‌اَم هر روز پشت پنجره می‌ایستی به « شاید دوباره ...

بدون خداحافظی رفتیاما من پنجره را تا قیامت باز می گذارمتا یک...

به دریا می زنم! شاید به سوی ساحلی دیگرمگر آسان نماید مشکلم ر...

می‌خواهمت اگرچه دلم با تو صاف نیستبین غریبه‌هاست که هیچ اختل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط