عشق به یک ماده ی مخدر می ماند در آغاز احساس سرخوشی و تسل

عشق به یک ماده ی مخدر می ماند، در آغاز احساس سرخوشی و تسلیم مطلق به آدم دست می دهد، روز به روز بیشتر می خواهی، هنوز معتاد نیستی اما از آن احساس خوشت می آید و فکر میکنی میتوانی در اختیار خودت داشته باشیش،چند دقیقه به معشوق می اندیشی و بعد سه ساعت فراموشش میکنی. اما کم کم به آن شخص عادت میکنی و کاملاً به او وابسته میشوی، حالا دیگر سه ساعت به او فکر میکنی و دو دقیقه فراموشش میکنی. اگر در دسترس ت نباشد همان احساسی را داری که معتادهای خمار دارند .معتاد برای به دست آوردن مواد، تن به هر کاری میدهد و تو هم حاضری به خاطر عشق دست به هر کاری بزنی. پس تنها باید به کسی عشق بورزیم که میتوانیم او را در کنارمان داشته باشیم.
#کنار_رود_پیدرا_نشستم_و_گریه_کردم
#پائولو_کوئلیو
دیدگاه ها (۱۰)

.پرده ی یأس نمی داد امان،تا ببینم که چه زیباست جهان دست در د...

تفاوت است بین دانستن و فهمیدن.دانستن و حتی فهمیدن نسبی است م...

حالا که روی مریخ آب پیدا شده،کاش مریخ را مثل زمین به گند نکش...

Cafe ➕هربار در یک رابطه شکست می خوریم ، افسرده و خشمگین شده ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

فیک پارت ۱⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐روی تختم نشسته بودم به اتفاقی که قراره بیو...

yek tarafe part : 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط