عمری دویدم بریدم شکستم
عُمری دویدم ، بریدم ، شکستم
زِ حسرت نگاهی به نگاهم
انگار نبود خطِ خالِ لب بار
بر دایره ی قسمتِ لبانم
ای که آسمان چشمانت شد
آرزوی پروازم ای که بی تو نیست سر وسامانم
من و درد بی خبری و قاصدک پريشان
بدادم آغوش سردم را به خیالِ نگارم
نوشتم بر روز سرودم بر شب شعری از جنس گریه
شدم شاعری بارانی و تَر شد قلمم
#سیامک
#برای انکس که خودش میداند
🌺🌺
زِ حسرت نگاهی به نگاهم
انگار نبود خطِ خالِ لب بار
بر دایره ی قسمتِ لبانم
ای که آسمان چشمانت شد
آرزوی پروازم ای که بی تو نیست سر وسامانم
من و درد بی خبری و قاصدک پريشان
بدادم آغوش سردم را به خیالِ نگارم
نوشتم بر روز سرودم بر شب شعری از جنس گریه
شدم شاعری بارانی و تَر شد قلمم
#سیامک
#برای انکس که خودش میداند
🌺🌺
- ۶.۶k
- ۰۱ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط