شبیه یک غزل ناتمام

شبیه یک غزل ناتمام
هر بار
نامم را که می خوانی
دوباره
از سر سطر
می نویسم:
رویایِ آرامِ من
دوستت می دارم.
دیدگاه ها (۱)

یک مشت شعردر کفِ آرزوهایتمی چینم.ستاره های چشمهایت رامی بوسم...

آرام ِ من...َنَف‍َسَتاینجاستروی تپش های موزونِ قلبمکه با شعر...

دل کوچکمدر زمین یکِ احساسی عاشقانهبا دلتخاطره می سازد.وچه می...

برای تنهایی حزن آلودیکه در انتظارِ یک لبخندِ توست .برای ثانی...

جانم از عشق تو سوختمن درڪنار تو بہ‌آرامش میرسمو آنجاڪہ‌هیچڪس...

اجازه هست بگویم که بی‌قرارِ توأم؟تویی قرارِ دل من ، تویی تو ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط