part23

م:من گفتم ا/ت خیلی خوشحال میشه
ا/ت: کی گفته الان ناراحتم اینقدر خوشحالم که اشک تو چشمام جمع شده و نمیتونم اینجا باشم میرم تو اتاقم مرسی که اومدید
رفتم تو اتاقم و درو بستم وشروع کردم گریه کردن

چند ساعت
هیچی خوابم نمیبرد داشتم میمردم قرصامو برداشتم ۴خوردم گوشیم پیام اومد
یونگی: یه سفر مهمه کاری باید برم دو هفته دیگه برمیگردم کارای جدایی انجام بدیم.
داری دروغ میگی تو سفر کاری نداری میخوای بری پیش دختره سرم گیج میرفت و رفتم خوابیدم.

یک ماه بعد
خدمتکار: خانم بفرمایید اینم قرصاتون گفتید بخرم
ا/ت: ممنون
خدمتکار: خانم خوب نیست من هر هفته یه بسته میخرم مگه شبی چندتا میخورید
ا/ت: فقط کاری میکنم که خوابم ببره همین نمیخوام خودمو بکشم
یونگی: صبح بخیر
ا/ت: صبح بخیر
یونگی: ساعت چنده؟
ا/ت: ۱۰
یونگی: امشب قرار دارم
ا/ت: چرا بهم میگی دختره برگشته؟
یونگی: کاریه
ا/ت: معلومه
یونگی: توهم باید بیای سونهو هم هست
ا/ت: من نمیام
یونگی: چرا؟
ا/ت: چرا باید اونجا باشم؟ من که زنت نیستم
یونگی: هنوز جدا نشدیم که قانونن زن منی فعلا
ا/ت: باشه میام فقط دیگه حرف نزن خستم
یونگی: باشه


شب
نشسته بودیم
یونگی: عزیزم چرا نمیخوری؟
ا/ت: دارم میخورم فقط یکم سرم درده که طبیعیه فک کنم دیشب کم خوابیدم اینجا همه مردن تو چرا منو اوردی
یونگی: دوست داشتم باهات اشنا بشند
ا/ت: فقط برای یه روز ما که هفته دیگه جدا میشیم
یونگی: ضایع نکن بهم لبخند بزن
ا/ت: باشه
یونگی: خیلی خوش اومدید همسرم هم میخواست باهاتون اشنا بشه و هم شما با همسرم
ا/ت: بله درسته یونگی همیشه تو خونه حرف از شما میزنه و میگه خیلی خوبید منم دوست داشتم ببینمتون خوشحالم درکنار بهترین ها هستم
✓: خانم مین خیالتون راحت دخترای زیادی تو شرکت نیست و خیلی کم هستن تعدادشون و اقای مین هم باهاشون گرم نمیگیره نیازی ندارید که حسودی کنید
دست یونگی گرفتم
ا/ت: من حسودی نمیکنم به یونگی اعتماد کامل دارم و میدونم اوهم به من اعتماد داره مگه نه عزیزم
بهم لبخند زد و دستشو از دستم جدا کرد
یونگی: معلومه
": اقای مین خیلی خوبه که امشب جشن گرفتیم امشب رو من این رو به سلامتیتون مینوشم
سونهو: هرکی میخواد به سلامتی یونگی بنوشه فقط خود یونگی نمیتونه بنوشه
ا/ت: ما که با ماشین نیومدیم بخوای رانندگی کنی اگه دوست داری بنوش
سونهو: نه زن داداش ما میدونیم که چرا نمیتونه بنوشه
ا/ت: چرا نتونه؟ میتونه
سونهو: من راستمیگم همه ی ما میدونم که یونگی به نوشیدنی الکلی آلرژی داره
ا/ت: چی؟
سونهو: نمیدونستی؟
ا/ت: میدونستم
سونهو: وقتی نوشیدنی بخوره پوستش جوش میزنه
یه نگاهی بهش کردم داشت نگام میکرد و یه پوزخندی زد
یعنی چی؟ واقعا به نوشیدنی آلرژی داره پس چطور اون شب مست بود....

#فیک
دیدگاه ها (۵۱)

24سونهو: خوبی زن داداشا/ت: الان برمیگردم رفتم تو دستشویی اب ...

۲۵

part22

part21

وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی(درخواستی...

🖤مافیای من🖤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط