اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ

‍ اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ ؛
@pelakkhaki

پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می‌آمد ؛
اما می‌گفت : « چطور کولر روشن کنم وقتی بچه‌ها در جبهه زیر گرما می‌جنگند ... »
حتی حاضر نبود کولر روشن کند .
هر کس می‌آمد مصطفی می‌خندید و می‌گفت : « غاده دعا کرده من تیر بخورم و دیگر بنشینم سر جایم ... »

🌷 🌱 به روایت « غاده » همسر شهید دکتر مصطفی چمران🌷 🌱

@pelakkhaki
دیدگاه ها (۱)

فکرش روبکن .....فدایی عمه سادات شویوپربزنی درآسمان دمشق🕊 وچه...

ای کاش ماهم اینگونهمی نشستیم لب جوی و گذر عمر میدیدیمآنان با...

🌺 شهید احمد کاظمی🌺 #برای_رضای_خدادر یکی از عملیات ها که برعل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط