جنگ خونینی است

جنگ خونینی است
وقتی پای چشمانت در میان باشد
سالهاست
با دلم می جنگم
هربار خودم را شکست می دهم
وقتی گلوله چشمانت
اصابت می کند
بر قلب پاره پاره ام
تنم تکه تکه شده
وهنوز دست بردار نیستی

فردا بار دیگر خودم را
جلوی نارنجکی از لبخندت می اندازم
تا رهگذران پارچه سفیدی را بر جنازه ام
بکشند و
و مثل همیشه مقلوب تو باشم
حتی پس از مرگ
دیدگاه ها (۲)

"تو" زیباترین اشتباهِ منی،که دوست دارم ، هر روزعاشقانه تکرار...

حرامم باد اگر بعد از نـــگاهتنگاهی لرزه اندازد به جـــــانم....

یک جام پر ازشراب دستت باشدتا حال من خراب،دستت باشداین چند هز...

کمی با من بنشینتا در آن نقشه جغرافیایی عشق،تجدید نظر کنیم.بن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط