عشق حاضر جواب منp49
- چی گفتی؟
- باز سمعکتو نذاشتی تو گوشت!
یه دفعه درو هول دادو کامل اومد تو اتاقم ... ترسیدم رفتم عقب ... اون اومد جلو ... من رفتم عقب ... اون اومد جلو ... من رفتم عقب ... اون اومد جلو ... من رفتم تو باقالیا! اوفتادم رو تختم ... سریع بلند شدمو خودمو جمع و جور کردم! شیطون بهم نگاه کرد و گفت:
- فکر کنم خیلی دلت میخواد توسط من ادب بشی خانوم کوچولو!
پوزخند زدمو گفتم:
نه خدا رو شکر همچین ارزویی ندارم! حالا میشه حرفتو بزنی من خستم ...
بچه پررو گلابی با ژست رفت پشت میزم نشست ... دوباره بهم نگاه کردو گفت:
- میخوام در مورد امروز باهات حرف بزنم! درمورد حرفی که زدم!
به جون ننم صبحم میتونستی حرفتو بزنی! بابا به کی قسم بخورم من لالا دارم؟
بذار القر یکم حالشو بگیرم دلم خنک شه! مظلوم گفتم:
- قبلش من یه چیزی بگم؟!
نگام کرد و گفت:
-بگو.
گازشو گرفتم.
- اوال تو خیلی بیجا کردی که به اون دختر گفتی من نامزدتم! دوم خیلی بی خود کردی
کمر منو گرفتی ... سوما خیلی غلط کردی که منو ...
حرفمو خوردم ... جمن شیطون گفت:
منو چی؟
- ارپیچی ، نخودچی ، کشمیشی ... اصلا هر چی! دفعه اخرت باشه فهمیدی!
همونجوری نگام کردو گفت:
- اگه نباشه چی؟
یه نگا به کوسن روی تختم انداختم با یه حرکت برداشتمش و به سمت جمن رفتمو کوبیدم تو مالجش! (اخ جیگرم شد یخ در بهشت!) ولی اون فقط خندید
دست کشید به موهاشو بلند شد ولی عصبانی نه بیشتر شبیه خری بود که بهش تیتاب دادن
همینجوری که بهم نزدیک میشد حرفم میزد:
- من هلاک تنبیه کردنتم ... اصلا الآن مشتاق شدم بازم اون کارو انجام بدم تا تنبیهم کنی!
خاک تو سر بی مغزت! چیز دیگه نبود بزنی تو سر این گلابی! اخه کوسنم شد وسیله دفاع دختر ابله؟
گفتم این پسر یه تختش کمه!
- باز سمعکتو نذاشتی تو گوشت!
یه دفعه درو هول دادو کامل اومد تو اتاقم ... ترسیدم رفتم عقب ... اون اومد جلو ... من رفتم عقب ... اون اومد جلو ... من رفتم عقب ... اون اومد جلو ... من رفتم تو باقالیا! اوفتادم رو تختم ... سریع بلند شدمو خودمو جمع و جور کردم! شیطون بهم نگاه کرد و گفت:
- فکر کنم خیلی دلت میخواد توسط من ادب بشی خانوم کوچولو!
پوزخند زدمو گفتم:
نه خدا رو شکر همچین ارزویی ندارم! حالا میشه حرفتو بزنی من خستم ...
بچه پررو گلابی با ژست رفت پشت میزم نشست ... دوباره بهم نگاه کردو گفت:
- میخوام در مورد امروز باهات حرف بزنم! درمورد حرفی که زدم!
به جون ننم صبحم میتونستی حرفتو بزنی! بابا به کی قسم بخورم من لالا دارم؟
بذار القر یکم حالشو بگیرم دلم خنک شه! مظلوم گفتم:
- قبلش من یه چیزی بگم؟!
نگام کرد و گفت:
-بگو.
گازشو گرفتم.
- اوال تو خیلی بیجا کردی که به اون دختر گفتی من نامزدتم! دوم خیلی بی خود کردی
کمر منو گرفتی ... سوما خیلی غلط کردی که منو ...
حرفمو خوردم ... جمن شیطون گفت:
منو چی؟
- ارپیچی ، نخودچی ، کشمیشی ... اصلا هر چی! دفعه اخرت باشه فهمیدی!
همونجوری نگام کردو گفت:
- اگه نباشه چی؟
یه نگا به کوسن روی تختم انداختم با یه حرکت برداشتمش و به سمت جمن رفتمو کوبیدم تو مالجش! (اخ جیگرم شد یخ در بهشت!) ولی اون فقط خندید
دست کشید به موهاشو بلند شد ولی عصبانی نه بیشتر شبیه خری بود که بهش تیتاب دادن
همینجوری که بهم نزدیک میشد حرفم میزد:
- من هلاک تنبیه کردنتم ... اصلا الآن مشتاق شدم بازم اون کارو انجام بدم تا تنبیهم کنی!
خاک تو سر بی مغزت! چیز دیگه نبود بزنی تو سر این گلابی! اخه کوسنم شد وسیله دفاع دختر ابله؟
گفتم این پسر یه تختش کمه!
- ۲.۰k
- ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط