انگار جهان دو نیمه بود

انگار جهان دو نیمه بود:
من و سکوت!
بیشتر وقتا خودمو بغل میکنم
میبرم یه گوشه خیلی آروم
فقط سکوت میکنم ،
سکوت میکنم،
و باز هم نگاه میکنم...
ببین من همیشه از دست دادم؛
هرچقدر بیشتر جنگیدم بیشتر از دست دادم..
دم نزدم و
دقیقا تو لحظه های از دست دادن
بیشتر خندیدم،
کم میاوردم و
مگه راهی بود
جز زندگی کردن؟!!...........
دیدگاه ها (۰)

ببین! من خسته بودم از پناه دادن، دوست داشتم پناه ببرم!دوست د...

فکر می‌کنی تو تنها کسی هست که تو زندگیش هی نشده ؟ ....نه رفی...

و در آسمان دلم چیزی جز اُمید پر نمیزند 🕊🌱

+ هنوزم میشه به آینده امیدی داشت؟- آره چرا که نه!+ اما...چجو...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_212(چند مین بعد)لـ.. بام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط