KP

#KP:|🤝🏻

از همون اول یه حس پدرانه ای نسبت به یه پاندای خنگول داشتم.. هیمم خب شاید خیلی وقتا تو این یه سال منهای دو ماه کنارش نبودم.. خیلی ناراحتی ها یا خوشحالی هایی تو این برنامه تجربه‌ کرده و کنارش نبودم.. ولی!
آره ولی بازم به عنوان بزرگترش.. پدرش.. خواهرش؟ هرچیزی ک میخواین بگین درقبالش احساس مسئولیت میکنم و این دست من نیس..
فقط یچیزی و می‌خوام ازش.. اینکه سعی کنه در همه حال قوی باشه و لبخندش و ترک نکنه")
یاد اولین روزی افتادم ک باهم آشنا شدیم.. شونزدهم دی بود نه؟ حیح همون روز بچمون شدی و بدلیل شکمو بودنت شیو نام‌گذاری شدی حالا ک میبینم نمصن قشنگ ترین به فرزند خوندگی قبول کردن عمرمون بوده.. اند خیلی زود بزرگ شدی فرزندِ خنگول من:|🥲😂
همیشه خدا طومار میشه متنام نمد چرا.. خلاصه..
اومده بودم روزی ک خدا بهمون یه خنگول و هدیه داد تا لبخند رو لبای خیلیا بیاره و تبریک بگم..
تولدت مبارک شیویِ بابا")💖
دیدگاه ها (۴۶)

خاب خاب یه تیکه از تفلد سه سالگیت و فیلم گرفتیم مثن گذاشتیم-...

خوابم نمی‌برد، چشممو مالوندم و نیم نگاهی به ساعت روی پاتختی ...

:)

사랑한다고 말해줘 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط