پارت
پارت۶
که یهو تهیونگ اومد و کیفم دو باز کرد و قرص رو بیرون آورد و بطری آبش رو داد به من و گفت
تهیونگ: سریع قرصت رو بخور کرم هم میزنم به شکمت که دردش بره
ا/ت: ا..اما....م..میخ....میخوام.....خو...خودم.....ک...کرم.....بز.....بزنم.
تهیونگ:نه تو نمی تونی و نمیزنی حالا هم قرص رو بخور
ا/ت: نمیخوام
تهیونگ:چرا؟
ا/ت: چون خیلی تلخ و بدمزه هست نمیخوام کرم هم که به شکمم بزنم دردم میاد
جیهوپ:نه دردت نمیاد
نامجون:الان درد بکشی بهتره یا تا آخر عمرت؟
یونگی:من خودم اینجور درد ها رو تحمل کردم و بدترش رو کشیدم نترس دردت نمیاد (الهی بمیرم واقعا خیلی درد کشید واسه شونش و آپاندیسش😢)
جین:من برات آهنگ میخونم دردت کم بشه باشه؟
کوک: نگاه شیر موز بخور و ما هم کمکت میکنیم که دردت نیاد باشه؟
ا/ت:اشک تو چشماش جمع میشه و میزنه زیر گریه
تهیونگ:چرا گریه میکنی ما حتا بهت دست هم نزدیم؟
ا/ت: نه هقققق به خاطر هقققق اون نیست هقققق چون هققققق تاحالا هقققق کسی هقققق اینقدر بهم اهمیت هقققق نداده بودهقققق من مامان و بابا نداشتم هققققق که بهم اهمیت بدن هقققق (گریه)
جیمین: آخیی کیوته من چقدر دلش نازکه بیا اینجا(رفت و بغلش کرد)
که یهو کای و جیهون و سوهیون اومدن که اعضا سریع رفتن کنار ا/ت آروم بلندش کردن که چند نفر دیگه هم اومد به سمت اعضا حمله ور شدن و اعضا هم شروع کردن به کتک کاری همون موقع جیهون از فرصت استفاده کرد و ا/ت رو محکم گرفت و برد پیش کای و سوهیون
سوهیون: دفعه ی قبل در رفتی اینبار و نمیزارم
ا/ت: تو رو خدا بزار برم
کای : نوچ کوچولو
که یهوووو
وای دستم شکست چطور بود؟
که یهو تهیونگ اومد و کیفم دو باز کرد و قرص رو بیرون آورد و بطری آبش رو داد به من و گفت
تهیونگ: سریع قرصت رو بخور کرم هم میزنم به شکمت که دردش بره
ا/ت: ا..اما....م..میخ....میخوام.....خو...خودم.....ک...کرم.....بز.....بزنم.
تهیونگ:نه تو نمی تونی و نمیزنی حالا هم قرص رو بخور
ا/ت: نمیخوام
تهیونگ:چرا؟
ا/ت: چون خیلی تلخ و بدمزه هست نمیخوام کرم هم که به شکمم بزنم دردم میاد
جیهوپ:نه دردت نمیاد
نامجون:الان درد بکشی بهتره یا تا آخر عمرت؟
یونگی:من خودم اینجور درد ها رو تحمل کردم و بدترش رو کشیدم نترس دردت نمیاد (الهی بمیرم واقعا خیلی درد کشید واسه شونش و آپاندیسش😢)
جین:من برات آهنگ میخونم دردت کم بشه باشه؟
کوک: نگاه شیر موز بخور و ما هم کمکت میکنیم که دردت نیاد باشه؟
ا/ت:اشک تو چشماش جمع میشه و میزنه زیر گریه
تهیونگ:چرا گریه میکنی ما حتا بهت دست هم نزدیم؟
ا/ت: نه هقققق به خاطر هقققق اون نیست هقققق چون هققققق تاحالا هقققق کسی هقققق اینقدر بهم اهمیت هقققق نداده بودهقققق من مامان و بابا نداشتم هققققق که بهم اهمیت بدن هقققق (گریه)
جیمین: آخیی کیوته من چقدر دلش نازکه بیا اینجا(رفت و بغلش کرد)
که یهو کای و جیهون و سوهیون اومدن که اعضا سریع رفتن کنار ا/ت آروم بلندش کردن که چند نفر دیگه هم اومد به سمت اعضا حمله ور شدن و اعضا هم شروع کردن به کتک کاری همون موقع جیهون از فرصت استفاده کرد و ا/ت رو محکم گرفت و برد پیش کای و سوهیون
سوهیون: دفعه ی قبل در رفتی اینبار و نمیزارم
ا/ت: تو رو خدا بزار برم
کای : نوچ کوچولو
که یهوووو
وای دستم شکست چطور بود؟
- ۴.۹k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط