رمان بغلی من
رمان بغلی من
پارت ۳۹
ارسلان: بهبه عروس دوماد به همن میان
دیانا: ارسلاننننن
ارسلان: باشه باشه بگو
دیانا: چطوری بهش بگم
ارسلان: بهش بگو زن داداش گلم گلمو تاکید کن و بگو داداش بنده را میپذیرد
دیانا: واااا خیلی هم دلش بخواد داداش گلمو میدم بهشون
ارسلان: برید خاستگاری
دیانا: چطوری نابغه
ارسلان: ببین کاری نداره که بگو یکی و واست جور کردم اونم طبعیتند دوست داره دیگه هوم؟
دیانا: آره از شوهر بدش نمیاد
ارسلان: عالی باریکلااا
پارت ۳۹
ارسلان: بهبه عروس دوماد به همن میان
دیانا: ارسلاننننن
ارسلان: باشه باشه بگو
دیانا: چطوری بهش بگم
ارسلان: بهش بگو زن داداش گلم گلمو تاکید کن و بگو داداش بنده را میپذیرد
دیانا: واااا خیلی هم دلش بخواد داداش گلمو میدم بهشون
ارسلان: برید خاستگاری
دیانا: چطوری نابغه
ارسلان: ببین کاری نداره که بگو یکی و واست جور کردم اونم طبعیتند دوست داره دیگه هوم؟
دیانا: آره از شوهر بدش نمیاد
ارسلان: عالی باریکلااا
- ۴.۲k
- ۲۸ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط