یک روز مجنون از روی سجاده شخصی

❣ یک روز مجنون از روی سجاده شخصی
گذشت.
شخص نمازش را شکست و گفت :
مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم چرا این رشته را بریدی؟
مجنون لبخندی زد و گفت:
عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم
چگونه تو عاشق خدایی و مرا دیدی!?❣
دیدگاه ها (۱۲۲)

🎼 من برایت مینوازم و تو گوش میکنیمیخوانم و گوش میکنیچشمان عس...

❣ در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرماصلا به تو افتاد مسیرم که ...

تولدت مبارک سوگندخانم گل ۱۲۰ سال زندگی با سعادتی داشته باشی ...

اگر روزم پریشان شد فدای تاری از زلفش که هر شب با خیالش خواب ...

به بهبنده با این کارتون خاطره ها دارررررم.حدودا زمانی که 10 ...

---پارت ۱۰: طغیان حقیقتایزانا و مرد ناشناس در خیابان خالی ای...

فرشته نجاتم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط