کاش براتون مهم بودم

پارت ۲۷
(بعد از مدرسه)
ویو هانول:
کلاس تموم شد منم داشتم میرفتم که صدای دونفر رو از پشت سرم شنیدم برگشتم و دیدم میا و یورین
یوری. صبر کن هانول
+بله چیشیده
&راستش ما میخوایم یه چیزی بهت بدیم
+چی
یوری. راستش میا که میدونست منم از مدیر پرسیده بودم فهمیدم امروز تولدته
&واسه همبن واست کادو خریدیم
+واقعا دارید جدی میگید *ذوق*
&آره عزیزم تولدت مبارک
یوری. تولدت مبارک هانول
+واقعا خیلی ازتون ممنونم از ۵ سالگی کسی واسم تولد نگرفته بود خیلی ممنونم که به فکر بودید( آخی الهی)
&خواهش میکنم کاری نکردیم
یوری. بچه ها میاید یه عکس بگیریم؟
+آره موافقم
&باشه بیاید
(عکس میگیرن)
&وای خیلی خوب شد
+آره خیلی خوب شد من دیگه باید برم خداحافظ
&خداحافظ
یوری. خداحافظ
ویو ادمین:
هانول رفت خونه هنوز از داداشاش میترسید وقتی رسید سلام کرد اما کسی جواب نداد هانول رفت تو اتاقش لباس هاشو عوض کرد و قرصاشو خورد بعدم رفت پایین که غذا بخوره
+سلام*ترس*
اعضا.سلام*سرد* (داداش نمیگیرم اعضا چرا یبار سلام میکنن یه بار نه؟)
جیمین. هانول چرا امروز دیر اومدی خونه؟*سرد*
+هیچی به خدا داداش داشتم با دوستام حرف میزدم یکم دیر شد متاسفم*ترس*
شوگا. واقعا؟
+بله داداش راست میگم*ترس*
جین. خیلی خب تموم کنید این بحثارو
نامی. راست میگه بسه عذاتو بخورید هانول ما امروز کار داریم اصلا از اتاقت بیرون نیا*سرد*
+برای چی داداش*ترس*
نامی. نشنیدم چشمت رو همین که گفتم*سرد*
+چشم ببخشید با اجازه*ترس*
ویو هانول:
وقتی داداش نامجون اون طوری گفت خیلی ترسیدم واقعا بدبختم حالا دوباره باهام بد شدن حتی روز تولدم روهم نمیتونم از اتاقم بیام پایین آخه چرا افتادم رو تخت و زدم زیر گریع حالم خیلی بد بود بیخیال شدم رفتم درسامو خوندم و تکلیف هامو نوشتم بعد هم رفتم سراغ کادوهای میا و یوری
دیدگاه ها (۱)

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

استایل۱ :لباس فرم مدرسه هانولاستایل۲:عکس یوری

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط