شبها چه دیر میگذرد بی نگاه تو

شبها چه دیر میگذرد بی نگاه تو
درد است الوده شدن به گناه تو
خواستم تا فراموش کنم این قصه را
نگاه در خاطرم امد ان چشم سیاه تو
#آریو_موسوی
دیدگاه ها (۱)

موی پیچ در پیچت چنان پیچیده تومار مرا چرخش چشم قشنگ توبرون ا...

سایه ات سنگین شده چون رفته ام از یاد توبیقرارت مانده ام با آ...

چشمان غزل ریز توهوش از سر من برد جان و دل هرچه که بود از بر ...

خط خون نقطه پایان سلیمانی نیستبهراسید که این اول بسم الله اس...

به هزار و یک بهانه خواستم فراموشت کنمبهانه ها فراموش شدنداما...

اما چه کنم تو حتی برای یک چایِ بدون دغدغه‌ی عاشقانه هم وقت ن...

آدم های صبور..،یه خصوصیت عجیب دارن،بی نهایت لبخند می زنن ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط