فیک

#فیک
#نوازش_باد
Part²³

٪اینا رو بگیر برو پخش کن
+اینا شرابن؟
٪آره برو بدوو
+چشم

خب از کدوم طرف برم؟
تصمیم گرفتم برم جایی ک جیمین نیست
پست رفتم سمت چپ
سینی را جلوی مردا نگه می داشتم و یکی یکی برمیداشتن
همه ی طوری نگاه میکردن ک انگار جلوشون لخت شدم
که یکی از مردا گفت
&تو زن جیمینی؟
هیچی نمیگفتم
&چرا اینقد جیمین به زنی مثل تو بی اهمیتی میکنه؟هم خوشگلی هم خوش هیکل،میگما بیا زنم‌شو جیمین ک بهت اهمیت نمیده

سینی شرابو گرفت ازمو بلند شد روبه روم وایسادم و خیلی آروم دم گوشم گفت
&هر چقدر بخاد و بخای بهت میدم فقط بیا و زیرم باش
+آقا بزارید برم
&بیا بریم پیش جیمین
تقلا میکردم ولی نمیزاشت برم اگه خم شم باسنم معلوم میشه خیلی ایم لباس کوتاهه
+آقا لطفا
٪آقا ببخشبد؟
&بله؟
٪شما حق ندارید به رقصنده ها دست بزنید تا بعد از رقصیدن
&ع رقصنده هم هستی؟
٪لطفا دستشو ول کنید
&باشه

دستمو ول کرد و رو کرد به من و گفت
&بعد از رقصت میبینمت خوشگلم
آروم آروم دور شد

٪خوبی؟
+اون
ولی نبودم
دلم میخاست بشینم و بزنم زیر گریه
ولی خوب من هنوز قویم
و با این اومید هایی ک ب خودم میدادم آروم آروم داشتم قدم برمی‌داشتم
٪فک کنم الاناس ک اهنگ و پخش کنن

غم تو دلم صد برابر شد ک یهو
دیدگاه ها (۳)

#فیک #نوازش_باد Part²⁴ک یهو دیدم آهنگ تانگو بخش شد و همه زوج...

#فیک #نوازش_باد Part²⁷+جیمین من.._خفه شو هرزه لباساتو بپوش(ب...

#فیک #نوازش_باد Part²²ی ویلا بود تقریبادم در وایسادیم و جیمی...

#فیک #نوازش_باد Part²¹ی بار کامل برندازم کرد ک کازوها رو پشت...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط