از اولش هم گفته بودم که سری از من

از اولش هم گفته بودم که #سری از من
دیدی که من حق داشتم؟! عاشق تری از من


دلبسته ات بودم من و دلبسته ام بودی
اما رهایت کرد #عشق دیگری از من


آتش شدی، رفتی و گفتی عشق سوزان است
باقی نماند کاش جز خاکستری از من


من عاشق #لبخند هایت بودم و حالا
با خنده های زخمی ات دل می بری از من


رفتیّ و جا مانده فقط مُشت پَری از تو
رفتیّ و باقی مانده چشمان تری از من


"#فَاللهُ_خَیرٌ_حافِظا" خواندم که برگردی
برگشته ای با حال و روز بهتری از من


#عاشقترینم! من کجا و حضرت #زینب (س)
حق داشتی اینقدر #راحت بگذری از من...

#سیده_تکتم_حسینی
#شهید
#مدافع_حرم
#عاشق_حرم
#لبیک_یازینب_س
#لبیک_یاحسین_ع
#عاشقانه_مذهبی
T-T
دیدگاه ها (۵)

کاروان بار سفر بست و از آن می ترسمکه کنم گریه و سیلاب بَرد م...

گفتنی نیست ولی بی تو کماکان در مننفسی هست دلی هست ولی جانی ن...

هر سربازی در جیبهایشدر موهایش و لای دکمه های یونیفورمش..زنی ...

جگر پرسوز و دل‏ پرخون، گریبان‏ چاک و جان‏ بر لب‏ـقضا را شرم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط