مافیایمرگ

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ

Port:⁵¹

سوار ماشین شدیم و راه افتادیم..........

خیلی هوس بستنی کرده بودم که به جونگکوک گفتم

+جونگکوکا

_جانم عزیزم

+میگم هو.س بستنی کردم

_تو بستنی دوست داری یا دخترم(خنده)

+حالا چه فرقی داره اصلا نمیخوام

میرا: داداش اذیتش نکن

_باشه باشه عزیزم قهر نکن الان میریم میخوریم

به یه بستنی فروشی رسیدیم جونگکوک پیاده شد و بعد از چند مین با سه تا بستنی برگشت

+اخ جون

_دوست داری

+اوهوم خیلی ممنونم

میرا:ممنون داداش

_نوش جانت میرا

حرکت کردیم و رسیدیم به بیمارستان

پیاده شدیم و رفتیم داخل...... .

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
دیدگاه ها (۱)

نمیاد پارتا من تا 4 بیدارم سعی میکنم بیاد من واقعا ناراحتم ک...

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•#مافیای_مرگ Port:⁵²رفت...

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•#مافیای_مرگ Port:⁵⁰که ...

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•#مافیای_مرگ Port:⁴⁹که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط