مادربزرگم هشتاد و خرده ای سال عمر کرد

مادربزرگم هشتاد و خرده ای سال عمر کرد!
این آخریا هر موقع میدید ناراحتیم؛ بهمون میگفت: "من تا تهشو دیدم! تهش هیچی نیست. بیخودی غصه نخور...
دیدگاه ها (۴)

مادر لباس کودکانش را با گیره به بند کشید، تا باد آنها را نبر...

‌از این خیابان‌هاآهسته‌تر رد شویا مال من باش وُیا با همه بد ...

شتاب مکن. که ابر بر خانه ات ببارد و عشقدر تکه ای نان گم شو...

سالها بعد .قهرمان فیلم کسی نیست که شهری را از دست هیولای غول...

زیباترین قسم سهراب سپهری:به حباب نگران لب یک رود قسم، و به ک...

زیباترین قسم سهراب سپهری:به حباب نگران لب یک رود قسم، و به ک...

به حباب لب یک رود قسمو به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط