ترس شیرینpt

ترس شیرینpt3
اجراش شروع شده بود ،دو هانا گیتار میزد و جیمین هم با ریتم گیتار میخوند.
ترک اول و دوم تموم شد ،ترک سوم رو شروع به اجرا کردن.
هانا همینطور که حواسش به ملودی های درست بود نگاه سنگینی احساس کرد ،نگاهی که هفته پیش احساس کرده بود،ترس از اینکه لی مینهو باشه باعث شد دستاش بلرزه اما با این حال سعی کرد ریتم رو حفظ کنه و در همون حین سعی کرد صاحب اون نگاه رو پیدا کنه ولی با وجود زیاد بودن ادم ها غیر ممکن بود.
بلآخره اجرا تموم شد و جیمین و هانا رفتن پشت صحنه تا آماده بشن و به خونه برن. از این خوشحال بود که همیشه جیمین میرسونتش خونه ولی باز هم استرس زیادی رو داشت تحمل می‌کرد.
از جیمین خدافظی کرد و وارد خونه شد،گیتارش رو به دیوار تکیه داد و رفت دوش گرفت. زیر آب خیلی داغ که مطمئن بدنش رو کبود میکرد وایساده بود داشت به حرف جیمین فکر میکرد.
از حموم اومد بیرون و لباسش رو پوشید ،ساعت تقریبا 2 صبح بود ،نمیدونست که اون کی میاد پس فعلا باید صبر میکرد.
بله،به حرف جیمین گوش کرد ،میخواست ببینه کی تو این چند شب به خونش اومده ،پس تمام چراغ هارو خاموش کرد و رفت و روی تاقچه ای پایان پنجره بود نشست و به بیرون نگاه کرد.
.
-شوگا کی برمیگرده؟
@ وقتی تو نمیدونی من از کجا بدونم
از طرف نماینده خریدار های ایتالیا مورد تهدید قرار گرفته بودن،هرچند اونا هم با ترس داشتن کیم تیهونگ رو تهدید میکردن.
-بهش زنگ بزن بگو خوشی کافیه برگرده،کار داریم
تیهونگ از روی صندلی بلند شد و برخلاف نامجون که از استرس عصبی شده بود آروم بود.
@ از طرف باند ایتالیا تهدید شدی چرا باید انقدر آروم باشی؟
-نگران نباش هیونگ
تهیونگ گفت و بعد ژاکتش رو برداشت
-اونا جرعت حمله به کیم تهیونگ رو ندارم
و بعد از مکانشون درومد و رفت سوار ماشین شد.الان حتما کسی که حتی با نگاه کردن بهش آروم میشد خواب بود ،پس می‌تونست آروم بشه
دیدگاه ها (۳)

ترس شیرین pt4 نمیدونست چقدر رو تاقچه نشسته بود ولی با دونستن...

ترس شیرین pt50آفتاب کم کم اتاق رو روشن کرد ولی هنوز چشم های ...

ترس شیرین pt2دو هانا مثل همیشه از خواب بیدار شد و بدون تعجب ...

ترس شیرینpt1 خوشحال بود کارش زودتر تموم شده ،بلاخره می‌تونست...

پلیس. ابلیس. part ¹⁹هانا : اوکی بابا بریم با این دو...

رمان عشق چیز خوبیه پارت ۸ وسایل رو چیدم که زنگ خونه خورد رفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط