عشق مشکی

عشق مشکی
p37

بعد تموم شدن غذا تهیونگ سرفه ای کرد بهش نگاه کردم

+تهیونگ:مرسی خیلی خوشمزه بود برای فردا ۲تا بلیت گرفتم باید بریم آمریکا
-من نمیام

+تهیونگ:باید بیای هرجایی من میرم توهم باید باشی اوکی!؟
-پووووف چرا همش باید بریم آمریکا!؟

+تهیونگ:می‌خوام حساب ا.دو برسم نمیخوای تلافی اون سیلی هایی که بهت زدو سرش دربیاری هوم!

-چرا کلی کتک هست که باید از من بخوره منم باهات میام
تهیونگ لبخندی زد و دماغمو کشید

بعدازظهر شد حوصلم خیلی سر رفت که دیدم یه نفر اومد داخل خونه رفتم دیدم کیه که جونگ کوکو دیدم
-یااااا سلام کوکی خوش اومدی

£جونگ کوک:سلام ا.ت مرسی
تهیونگ اومد کوکیو بغل کرد رفتن باهم رو مبل نشستن گیم بازی کردن

منم لبخندی زدم
-امان از دست شما پسرا به هم برسین فقط میخواین بازی کنین

تهیونگ خنده کرد
منم رفتم از آشپزخونه براشون پفیلا و خوراکی اینا آوردم گذاشتم جلوشون
£جونگ کوک:مرسی ا.ت

+تهیونگ:تنک بیب
لبخندی به هردوشون زدم و کمی از پفیلا هارو خوردم و به گیمشون نگاه کردم

جونگ کوک داشت برنده میشد خندم گرفت
بعد چند مین خسته شدم رفتم تو اتاقم
کمی کتاب خوندم و به ساعتم نگاه کردم
ساعت ۶بعداظهر بود

حوصلم به معنای واقعی پاچیده شده بود
چند دقیقه بعد رفتم پایین دیدم هنوزم دارن گیم بازی میکنن
رفتم جلوی تلویزیون
£جونگ کوک:عه ا.ت برو اونور داریم بازی میکنیم

دست به سینه نگاهشون کردم
+تهیونگ:اح باختیم ا.ت برو کنار
با حرص به تهیونگ نگاه کردم
دیدگاه ها (۳۵)

عشق مشکی p38+تهیونگ:چته بیب چرا اینجوری نگاه میکنی؟-حوصلم سر...

عشق مشکی p39-تهیونگ من حوصله ندارم غذا درست کنم +تهیونگ:باشه...

عشق مشکی p36از زبان ا.ت:تهیونگ همینجوری تند رانندگی میکرد من...

عشق مشکی p35از زبان ا.ت:چشمامو باز کردم دیدم تو بیمارستان بس...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط