عروسکم

پارت : ۲۱
ویو تهیونگ :با کلی ذوق رفتم لباس بپوشم که به خودم امدم
ته : نباید خیلی رو باشم بهتره یه ساعت دیگه برم پیش جنی که شک نکنه
پیش جیرز :
ویو جیمین : داشتم به دور و ور نگاه میکردم که نگام به یه سنجابی که با لباسای صورتی میومد سمتم افتاد
رزی : سلام
جیمین : صبرکن صبرکن
رزی : چیشده ؟
جیمین : چرا انقدر دلت میخواد دلم رو ببری؟
رزی : چرت و پرت نگو خستم ،سریع اسنپ میگیرم
جیمین : اسنپ واسه چی
رزی : یعنی پیاده بریم ؟
جیمین : نه
راوی : جیمین سویچ توی دستش رو فشار داد و ماشین دراش باز شد
نکته : پسرا گواهینامه دارن
رزی : جدی جدی داری میگی
جیمین : تا ۳ میشمرم سوار میشی
راوی : رزی بدو بدو رفت سوار شد
پیش جینسو:
ویو جیسو رسیدم به کافه تا راستشو بخاین از کافه به در بود بیشتر شبیه رستوران بود رفتم داخل یه نگاه از دور تادور انداختم و با جین که دستشو گرفته بالا مواجه شدم خیلی کیوت بود خلاصه جین پاشد و صندلی رو برام داد عقب ، رفتم کنارش نشستم
جین : سلام ملکه
جیسو : علیک سلام
جین : چیه چرا ناراحتی ؟
جیسو : اینجا خیلی رسمیه ، بهتر نیس
جین : نه نه فکر میکنی تا غذاشونو نخوری متوجه نمیشی
جیسو : اوه مستر جین برنامه داره
جین : بله بله
ویو لیسا :
ادرس اون کافی شاپی که کوک برام فرستاده رفتم و نشستم روی یه صندلی که یک دفعه کوک وارد کافه شد،با امدنش قلبم درد گرفت ،عینکش و دراورد و به من نگاه کرد و خیلی کیوت امد سمتم
کوک : سلام
لیسا : سلام
کوک : برم سر اصل مطلب
لیسا : بفرما
کوک : من عاشقتم
لیسا : چیییی؟
کوک : میدونم خیلی یه دفعه ای شد ولی قبول کن پیلیز
لیسا : نه،یعنی باید فکر کنم
کوک : یه لحظه صبرکن
راوی : کوک یه جعبه از زیر میز اورد بیرون
کوک : بفرما
لیسا : این چیه ؟
کوک : مال تو عه
ویو لیسا :
در جعبه رو باز کردم و با عطر موردعلاقم مواجه شدم
کوک : دوسش داری
لیسا : باورم نمیشه
کوک : ..‌.
لیسا : من سال هاست دنبال این عطرم
کوک : مبارکه
لیسا : واقعا مرسی
راوی کوک دستشو میبره بالا و گارسون میاد
گارسون : بفرمایید عمرتون
کوک یه نگاهی به منو میندازه
کوک : من شیر موز میخوام
لیسا : منم شیک نوتلا میخوام
گارسون : عمر دیگه ای با من ندارید ؟
کوک : نه ممنون
**************
پیش جیرز
رزی : کجا داریم میریم
جیمین : میبینی
راوی:جیمین وایساد
جیمین : به پر پایین پرنسس
رزی : الان میام
ویو رزی:
پیش جیمین انگار خودم بودم و نقش بازی نمیکردم
ویو جیمین :
دست رزی تو دستام بود و با رزی وارد رستوران شدیم که
جیمین : اون جینه ؟؟
رزی : کجا ؟
راوی:جیمین با دست به جین اشاره میکنه
رزی : جین دوس دختر داره ؟
جیمین : نه ، بریم ببینیم داره با کی لاس میزنه
رزی : بهتر نیس دخالت نکنیم
جیمین : نگران نباش جین به بقیه نمیگه که ما تو رابطه ایم
دیدگاه ها (۳)

عروسکم ادامه

ماه یا خورشید

*کپشن

عروسکم

دختر جهنمی

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟑عشق مافیاویو جونگ کوک از خونه اومدم بیرون رفتم به کافه...

مافیای من پارت ۱۹ویو کوک دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط