فیلسوفی لطیفهای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندید

فیلسوفی لطیفه‌ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند. بعد از چندلحظه او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند. او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید. او لبخندی زد و گفت: وقتی نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه می دهید؟ گذشته را فراموش کنید و با آن آینده را بسازید به جای افسوس خوردن.
دیدگاه ها (۱)

در بیمارستان ها وقت شام و ناهار، غذاها خیلی متفاوت است. به ی...

پانزده نوع ثروت واقعی که داشتن آنها ما را ثروتمند میکند: ::...

لایق تو کسی نیست جز آنکسی که:تو را انتخاب میکند نه امتحان .....

یڪ عذرخواهی واقعی سه بخش دارد:1) متاسفم.2) تقصیر من بود.3)بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط