هفت دریارا

هفت دریارا
هفت آسمان را
پشت سر می گذارم
ولی گمان نمی کنم به تو برسم
زیرا تو را در تو گم کرده ام
من کنیز سرزمین سبز تو نیستم
یک شاهزاده ی اسیر از نبردی خونین
قرارهم نبوده باشم
اما اگر تورا پیدا کنم
کنیز سرزمین خشکت می شوم
وشاهزاده ای که اسیر تو خواهد بود
ولشکرش گیسوانش خواهد بود
وشمشیرش چشمان سیاهش
تواگر بخواهی
هرچه خواهم شد
حتی ردای پادشاهی جهان
که برتن کنی
دیدگاه ها (۴)

هر کسی عشق را با زبان خود بیان میکند...دارکوب، میکوبدپیکاسو،...

تناقض عجیبی بود بین دنیایمان چقدر پنهان کاری تا رونشود دسته...

زن ها دنیایه ساده ای دارند وقتی از موهایه صاف ، فر، بلند یا ...

ﺍﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ، ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ، ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩﯾﮑﯽ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط